اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شبح

نویسه گردانی: ŠBḤ
شبح . [ ش َ ] (ع مص ) شکافتن چیزی را. (از منتهی الارب ). شق کردن چیزی . (از اقرب الموارد). || پهن گردانیدن اَرش دست . (کتاب المصادر ص 224). || دراز کردن دست را در دعا: شبح الداعی ؛ دراز کرد دست را در دعا. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || کشیدن و دراز کردن پوست را در میان میخها. (از منتهی الارب ). شکافتن پوست و امثال آن را؛ یعنی قرار دادن آن را میان میخها، چون قرار دادن انسان مصلوب را برروی دو تخته بر زمین . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || مانا و ظاهر شدن . (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || صاف و پهن کردن چوب . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۱ ثانیه
قتل شبه عمد. [ ق َ ل ِ ش ِ هَِ ع َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چون آنکه کسی را برای آنکه ادب شود کتک زنند و شخص مضروب بمیرد. چنین قتلی موجب...
ختو. [ خ َ] (اِ) نوعی از قطاس ذات الثدیه است در دریاهای شمالی . (یادداشت بخط مؤلف ).ماهی زال . ذوالقرن : و یرتفع من الصغانیان الی و اشجرد من الزعفران...
شبه جزیرهٔ عربستان، شبه جزیره‌ای است در جنوب غربی آسیا. از دید جغرافیائی، آن‌را گاه شبه قارهٔ عربستان نامیده اند که با توجه به قرار داشتن تمام این شبه...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.