اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شدن

نویسه گردانی: ŠDN
شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) :
ز عدل و ز انصاف تو در جهان
نیندیشد از شیر شرزه شدن .

فرخی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۵ ثانیه
سر لج افتادن و قلدری کردن در گویش کازرونی(ع.ش)
باهمیدن - فراهمیدن
اصطلاح آبیاری. به این معنی که آب به همه جای زمین کشاورزی رسیده و همه مزروعات سیراب شده اند. با اصطلاح پاوز شدن نیز همانندی هایی دارد. این واژه در گویش...
به فتح ش. آب دار. با فعل شدن هم همراه می شود. شاید شادآب(پرآب) (ع.ش)
به فتح ن. پژمرده شدن در گویش کازرونی(ع.ش)
به ضم ق و ل. فرو رفتگی ظرف. غر شدن در گویش کازرونی(ع.ش)
مَسخ شدن. تبدیل صورت یافتن. ممسوخ گشتن. از صورتی به صورتی دیگر درآمدن. (منبع: لغتنامۀ دهخدا - رجوع شود به «مسخ») امثال: "سیزده جنس نهاده است نبی...
بزرگ شدن ، قدرتمند شدن ، بی همتا شدن
فعل، به مبارزه خواستن، دعوت به مبارزه از سوی کسی که ضعیف است، گستاخ شدن
ضایع شدن
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ صفحه ۱۳ از ۱۳۵ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.