۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۹ ثانیه
ناکار شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب )در تداول ، بسختی مجروح شدن . بشدت صدمه دیدن . بر اثرضربه یا جراحتی از کار افتادن عضوی از اعضای بدن .
نادم شدن . [ دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پشیمان شدن . افسوس داشتن . متأسف بودن . شرمنده شدن . (ناظم الاطباء).
ناشکر شدن . [ ش ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کفران ورزیدن . ناسپاس شدن . رجوع به ناشکر شود.
ناچار شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مجبور شدن . ناگزیر شدن . لاعلاج شدن . (ناظم الاطباء). درماندن . اضطرار.
ناچیز شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) از اهمیت افتادن . از رواج و رونق افتادن . خوار شدن . کم شدن . کاستن : اسلام عزیز گشت و کفر ناچیز شد. (تاریخ...
ناروا شدن . [ رَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) حرام شدن . (ناظم الاطباء). || کساد. (ترجمان القرآن ) (دهار). زیف . تزیف . کاسد شدن . اکساد. و رجوع به نار...
نازک شدن . [ زُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) نازک شدن گوشت ؛ ترد و زودپز شدن آن بعلاج ، مانند در برف و یخ نهادن یا در ماست و امثال آن خوابانیدن آن ...
نازل شدن . [ زِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) فرود آمدن . از بالا به پائین آمدن . (ناظم الاطباء). || از جانب خدا وحی برپیغمبر فرستاده شدن . (ناظم الا...
ناسزا شدن . [ س َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پست شدن : تبه گردد این رنج های درازشود ناسزا مردگردن فراز. فردوسی .رجوع به ناسزا شود.
ناسور شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ناسورگشتن . در تداول ،به دو لخت شدن جراحت یا قرحه به علت سوده شدن به جامه یا جز آن . به واسطه ٔ سوده ش...