گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شفا نویسه گردانی: ŠFA شفا. [ ش ُ / ش ِ ] (اِ) ترکش و تیردان . || جعبه . (ناظم الاطباء) ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی طین شفا طین شفا. [ ن ِ ش ِ / ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نزد اهل سنت خاک قبر امام حنبل است . و نزد بعضی تراب مدینه ٔ طیبه و نزد شیعه ٔ امامیه طی... شفا جستن شفا جستن . [ ش ِ / ش َ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) تشفی . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) : کون و مکان را شفا قُران کریم است چون تو نجویی شفابه... شفا دادن شفا دادن . [ ش ِ / ش َ دَ ] (مص مرکب ) بهبود بخشیدن . درمان کردن . چاره کردن درد. درست کردن . تندرست کردن . بِه ْ کردن از بیماری . (یادداشت مو... شفا یافتن شفا یافتن . [ ش ِ / ش َ ت َ ] (مص مرکب ) خوب شدن .بِه ْ شدن . ابلال . بلول . ابتلال . تبلل . استبلال . بِه ْ شدن از بیماری . صحت یافتن . بهبود یاف... شفا بخشیدن شفا بخشیدن . [ ش ِ / ش َ ب َ دَ ] (مص مرکب ) شفا دادن . بهبود بخشیدن . درمان کردن . (از یادداشت مؤلف ) : باشد که خدای تعالی شفا بخشد. (گلستان ... شفاء الاسقام این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. شفع شفع. [ ش َ ] (ع اِ) جفت . خلاف وتر. ج ، اشفاع . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از مهذب الاسماء). جفت . (دهار) (ترجمان القرآن ) (از... شفع شفع. [ ش َ ] (ع مص ) جفت کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (المصادر زوزنی ). جفت کردن ، یعنی افزودن یک واحد... شفع شفع. [ ش َ / ش ِ ] (ع مص ) بچه شدن در شکم ماده شتر و یا میش علاوه بر بچه ای که در شکم دارد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاط... شفع شفع. [ ش َ ] (اِخ ) خالق و خدای عزوجل . (ناظم الاطباء). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود