اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شور

نویسه گردانی: ŠWR
شور. [ ش َ ] (ع اِ) انگبین گرفته شده . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انگبین . (از لسان العرب ). || (اِمص ) خوبی . || فربهی .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (اِ) هیأت . (منتهی الارب ). هیأت و شکل و صورت . (ناظم الاطباء). || لباس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || زینت . (ناظم الاطباء) (از لسان العرب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
لب شور. [ ل َ ] (ص مرکب ) کمی شور.
یک شور. [ ی َ / ی ِ] (ن مف مرکب ) جامه و پارچه ای که یک بار شسته شده .- یک شور پوشیدن جامه ؛ جامه که واگردان ندارد. پوشیده و عوض نکردن ...
گوش شور. (اِ مرکب ) رجوع به گوش شوی شود.
لگن شور. [ ل َ گ َ ] (نف مرکب ) شوینده ٔ لگن . || (به تحقیر و طعن ) پرستار بیمار.
قاب شور. (اِ مرکب ) ژنده ای که به آب چلو یا جز آن خیسانده و ظروف چرب را بدان شویند. قاب دستمال . رجوع به قاب دستمال شود.
قره شور. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس واقع در 12000 گزی باختر کلاله . موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آ...
کال شور. (اِخ )دهی است از دهستان پساکوه بخش کلات شهرستان درگز، واقع در 87هزارگزی جنوب خاوری کبود گنبد. دامنه و سردسیر است و 25 تن سکنه د...
کل شور. [ ک ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان طیبی گرم سیری است که در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغراف...
بیده آفتابه فرنگی یا بیده توسط غربی ها در انواع متنوعی نظیر آب پرتابی ،غرقابی ؛ توالت همراه و دارای هوا گرم پاش و غیره ؛ اختراع و تولید شده است. آف...
شور زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) (...دل ) دل شور زدن . در تداول زنان ، مضطرب و نگران بودن برای غایبی یا امری مکروه که سپس اتفاق می افتد. دل...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.