اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شور

نویسه گردانی: ŠWR
شور. [ ش َ ] (ع مص ) بیرون آوردن عسل را و چیدن آن از لانه ٔ زنبور عسل . (از لسان العرب ). چیدن عسل را از خانه ٔ زنبور عسل . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). انگبین رفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). عسل چیدن . شیار. شیارة. مشار.مشارة. (لسان العرب ). و رجوع به مصادر مزبور شود. || عرضه کردن ستور را در بیع. ریاضت دادن اسبان را هنگام عرضه کردن بر خریدار یا آزمودن تا بنگرد حسن و نجابت و تک آنها را و یا برگردانیدن آنها راو کذلک کنیز و أمه را. (از لسان العرب ) (از ناظم الاطباء). عرضه کردن ستور بر خریدگر. (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). ریاضت دادن اسبان را یا سوار شدن بر آن در وقت عرض بیع یا آزمودن آن را تا بنگرد سن و نجابت و تک آن را یا بازگردانیدن وی را. (از منتهی الارب ). || فربه شدن و نیکو شدن اسب . (ازلسان العرب ). فربه شدن ماده شتر. (از ناظم الاطباء). نیکو فربه شدن اسب . (تاج المصادر بیهقی ). فربه شدن شتر ماده و همچنین فربه شدن و نیکو شدن اسب . (از منتهی الارب ). || هویدا کردن چیزی را: شار الفرس و شار الشی ٔ. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
گربه شور کردن . [ گ ُ ب َ/ ب ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به گربه شو کردن شود.
اشک شور و گرم .[ اَ ک ِ رُ گ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از اشک اندوه و فراق . (فرهنگ ضیاء) (هفت قلزم ) (رشیدی ).
چشم شور داشتن . [ چ َ / چ ِ م ِ ت َ ] (مص مرکب ) شورچشم بودن . دیده ٔ شور داشتن . دارای چشم بد بودن . رجوع به چشم شور شود.
ختم بولاق شور. (اِخ ) شهری است به 25 هزار و پانصدگزی جنوب غربی قریه ٔ چهارشنبه حکومت قیصار از توابع میمنه ٔ افغانستان ، محل آن بین خط 63 ...
مزرعه ٔ دره شور. [ م َ رَ ع َ ی ِ دَرْ رَ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حمزه لو بخش خمین شهرستان محلات ، در 18هزارگزی شمال باختر خمین کنار راه ...
تنگل شور پایین . [ ت َ گ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان پایین ولایت است که در بخش فریمان شهرستان مشهد واقع است و 228 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغ...
قشلاق رودخانه شور. [ ق ِ ن ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان فشافویه ٔ بخش ری شهرستان تهران . این ده در جلگه واقع است و هوایی معتدل دارد. سکنه ٔ آن...
نجف آباد رودخانه شور. [ ن َ ج َ دِ ن ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش ورامین شهرستان تهران . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
ده نوقلعه مرده شور. [ دِه ْ ن َ ق َ ع ِ م ُ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد. واقع در 66هزارگزی شمال خاوری ف...
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ صفحه ۱۲ از ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.