شیباء
نویسه گردانی:
ŠYBAʼ
شیباء. [ ش َ ] (ع ص ) گویند: باتت بلیلة شیباء (بفتح و اضافت ) و هم چنین بلیلة الشیباء؛ شبی که در آن بکارت زن باکره زائل کرده شود. لیلة شیباء (بالاضافه )؛ شبی که در آن دوشیزگی زن دوشیزه ربوده شود، یقال : باتت فلانةُ بلیلة شیباء؛ اگر بکارت او زائل گردد. و باتت بلیلة حرة؛ اگر بکارت وی زائل نگردد. (از منتهی الارب ). باتت بلیلة شیباءَ و بلیلة الشیباء؛ شب زفاف با ازاله ٔ دوشیزگی . (از اقرب الموارد). مقابل لیلة حُره ؛ شبی که داماد دوشیزگی برده باشد. شب زفاف به آرامش بادوشیزه . (یادداشت مؤلف ). || آخر شب از ماه . (منتهی الارب ). شب آخر ماه . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
شیباء. [ ش َ ] ۞ (ع ص ) زن سپیدموی و پیر. (ناظم الاطباء).
شیباء. [ ش َ ] (اِخ )ابوبکربن شائب . محدث است و متأخر. (منتهی الارب ).
شیبا. (ص ، اِ) ۞ از پهلوی چیباک ، شیپاک ، تندرو: آژی شپاک ؛ مار تیز در رفتار، مار شیبا. (یادداشت مؤلف ). مار افعی .(برهان ) (انجمن آرا) (از جهان...
نام دخترانه است به معنای: هوشیار و زرنگ، تیز کار و تیز فهم، قابل و لایق در کار های امور منزل، باسلیقه در کار هایکه ظرافت و نظافت زیاد در کار است.
شیبا طلحا. [ ] (اِ) به سریانی عوسج است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به عوسج شود.
شیبا کیلیا. [ ] (اِ) به سریانی عوسج الکلب است . (فهرست مخزن الادویه ).