اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شیخ

نویسه گردانی: ŠYḴ
شیخ . [ ش َ ] (اِخ ) لقب محمد المهدی رئیس حکومت شرفای سعدیین در مغرب (مراکش ). (از دائرةالمعارف اسلامی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
مله شیخ . [ م ِ ل ِ ش ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیلوار است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 220 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافی...
نام روستایی در بخش مرکزی شهرستان نظر آباد استان تهران شغل عمده مردمان روستا در سنوات گذشته کشاورزی و دامداری بوده که با توجه به کاهش منابع آب وخشکسال...
شیخ اَجَلّ. الف. (معنی لُغوی) شیخ اعظم. رجوع شود به «شیخ» و «اجل» («اجل» صفت تفضیلی بر اساس صفت مطلق «جلیل» است). ب. (اصطلاح رایج در ادبیات فارسی) ...
شیخ‌شاه (به سکون خ): پادشاهی که فقیه باشد؛ حاکم مطلقه در نظام شیخ‌شاهی؛ ولی فقیه؛ (نگا: شیخ‌شاهی)
ده شیخ . [ دِه ْ ش َ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ جاویدی ممسنی فارس . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
ده شیخ . [ دِه ْ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارزوئیه ٔ بخش بافت شهرستان سیرجان . واقع در 142هزارگزی جنوب باختری بافت . سکنه ٔ آن 500تن ....
ده شیخ . [ دِه ْ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت . واقع در 5هزارگزی جنوب سبزواران . سکنه ٔ آن 255تن ....
ده شیخ . [ دِه ْ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان . واقع در یازده هزارگزی باختر زرند. سکنه ٔ آن 85 تن . آب آ...
ده شیخ . [ دِه ْ ش َ/ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سورسور بخش کامیاران شهرستان سنندج . واقع در 32هزارگزی شمال خاوری کامیاران . سکنه ٔ آن ...
ده شیخ . [ دِه ْ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان . واقعدر 16/5هزارگزی شمال باختری سنقر. سکنه ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۲۹ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.