صان
نویسه گردانی:
ṢAN
صان . (اِخ ) از کور اسفل ارض است به مصر و آن بجز «صا» است و آن را صان و ابلیل گویند. (معجم البلدان ).
واژه های همانند
۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
خیال سان . [ خ َ / خیا ] (ص مرکب ) خیال گونه . همانند خیال . چون خیال : در آینه ٔ خیالت از خودجز موی خیال سان مبینام .خاقانی .
جبل سان . [ ج َ ب َ ل ِ ] (اِخ ) نام کوهی است بنزدیکی نیشابور که فیروزه از آنجا استخراج کنند. (از الجماهر ص 170).
ازین سان . [ اَ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) مخفف از این سان . از این گونه . از این قبیل . زینسان (مخفف آن ) : بود دانشومند و هم پهلوان نبیند کسی پیر...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
گربه سان . [ گ ُ ب َ / ب ِ ] (ص مرکب ) کنایه از محیل و مکار چه حیله هائی که گربه در گرفتن موش میکند مشاهده گردیده باشد. (آنندراج ). محیل . ...
لاله سان . [ ل َ / ل ِ ] (ص مرکب ) مانند لاله . شبیه به لاله .
مرده سان . [ م ُ دَ / دِ ] (ص مرکب ) چون مرده . بی حس و حرکت : گر چه کفن سفید یک چندبر سبزه ٔ مرده سان برافکند.خاقانی .
سان فیلو. (اِخ ) شهری است از اسپانیا ناحیه ٔ جیرنده ، بندرگاهی است که باغهای پرتقال آن را احاطه کرده و دارای درختهای زیادی از بلوط است . ...
سان مرقس . [ م َ ق ُ ] (اِخ ) ناحیه ای است از سقوبیه (شقوبیه ) در اسپانیا که در دامنه های کوه قرار گرفته است . (الحلل السندسیه ج 1 ص 361).
سان میلان . (اِخ ) ناحیه ای است از شقوبیة در اسپانیا که در دامنه ٔ کوههای آنجا قرار دارد. (الحلل السندسیه ج 1 ص 361).