اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صر

نویسه گردانی: ṢR
صر. [ ص َرر ] (ع اِ) دلو مسترخی و فروهشته شده که بر آن دسته بندند تا برابر گردد. (منتهی الارب ). الدلو تسترخی فتصرّ؛ ای تشد و تسمع بالمسمع. (قطر المحیط) (تاج العروس ). و المِسمَع عروة فی داخل الدلو بازائها عروة اخری . (تاج العروس ). گوشه ٔ دلو و دسته ٔ سر دلو که رسن بدان بندند تا دلو برابر باشد. (منتهی الارب ). و در اقرب الموارد این لغت را صُرّ ضبط کرده است . || (مص ) ببستن سر صره ٔ زر. (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). بستن همیان را. (منتهی الارب ). || ببستن سر پستان . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). بستن پستان ناقه را. (منتهی الارب ). || راست کردن اسب و حمار گوش را تا بشنود. (منتهی الارب ). راست بداشتن ستور گوش را. (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). || فریاد و بانگ سخت برآوردن . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۶۷ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۳ ثانیه
باریک سر. [ س َ ] (ص مرکب ) آنکه سر باریک و خرد دارد. || آنچه سر و انتهایی باریک و تیز داشته باشد، رمح اَزَب ّ؛ نیزه ٔ باریک سر. (منتهی الا...
بازار سر. [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلاردشت بخش کلاردشت شهرستان نوشهر که در 7 هزارگزی حسن کیف در کوهستان واقع است . هوایش سردسیر و ...
تارک سر. [ رَ ک ِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فرق سر. میان بالای سر. رجوع به تار و تارک شود.
پیران سر. [ س َ ] (اِ مرکب ، ق مرکب ) پیرانه سر. ایام پیری . سر پیری . بروزگار کهنسالی : بار خدا بعبدلی را چه بودکزپس پیران سر دیوانه شد. معروف...
شوراب سر. [ س َ ] (اِخ ) دهی است واقع میان چورسر و سیدمحله به ناحیه ٔ تنکابن مازندران . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 41).
شوراب سر. [س َ ] (اِخ ) نام رودخانه ای به مازندران ، مسیر آن از مغرب به مشرق است . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ رابینو ص 23).
صندوق سر.[ ص َ ق ِ س ِرر ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از رازدار و در مقام خوش طبعی و بی تکلفی گویند: من صندوق سر کسی نیستم که حرفهای م...
فکنده سر. [ ف َ / ف ِ ک َ دَ / دِ س َ ] (ص مرکب ) منفعل . (انجمن آرا). خجل و منفعل و شرمنده . (برهان ). سرافکنده : از شرم آنکه نیست ره آورد به...
فگنده سر. [ ف َ / ف ِ گ َ دَ / دِ س َ ] (ص مرکب ) فکنده سر.کنایه از مراقبه کردن باشد. (از برهان ). بدین ترکیب صفت است و معنی مصدری برای آن ...
طیطان سر. [ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان میربیک بخش دلفان شهرستان خرم آباد در 34 هزارگزی باختر نورآباد و 25 هزارگزی باختر شوسه ٔ خرم آباد به کر...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.