اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صلتان

نویسه گردانی: ṢLTAN
صلتان . [ ص َ ل َ ] (اِخ ) عبدی ، نام وی قثم بن خبیئة از عبدالقیس و شاعری مفلق است . از اوست :
اذا قلت یوماً لمن قد تری
ارونی السری اروک الغنی
و سرک ما کان عند امرئی
و سر الثلاثة غیر الخفی .
رجوع به عیون الاخبار ابن قتیبة، عقدالفرید چ محمدسعید عریان ، الشعر و الشعراء ابن قتیبة و شدالازار ص 365 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
سلطان خراسان . [ س ُ ن ِ خ ُ ] (اِخ ) لقب حضرت رضا امام هشتم علیه السلام است . رجوع به رضا شود.
سلطان سلیمان . [ س ُ س ُ ل َ ] (اِخ ) فرزند سلطان سلیم که در سال 926 هَ . ق . به تخت سلطنت رسید:بداده زمان ملکت کامرانی بکاوس عهد و سلیمان...
سلطان سلیمان . [ س ُ س ُ ل َ] (اِخ ) دهی است از دهستان زاوه بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه ، دارای 103 تن سکنه و آب آن از قنات است . محص...
سلطان ملکشاه . [س ُ م َ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به ملکشاه و سلجوقیان شود.
میرکوه سلطان . [ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رازلیق بخش مرکزی شهرستان سراب ، واقع در 10هزارگزی شمال سراب با 460 تن سکنه . آب آن از چش...
سلطان یک اسبه . [ س ُ ن ِ ی َ / ی ِ اَ ب َ / ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سلطان فلک است که خورشید جهانگرد باشد. (آنندراج ) (برهان ).
صادق خان سلطان . [ دِ س ُ ] (اِخ ) وی از ایل جلالوند وعم ّ کرمخان است . هنگامی که محمدخان زند بقصد متفق کردن ایلات وند که در گیلان و کاروا...
اوچ گنبد سلطان . [ گُم ْ ب َ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرانی شهرستان بیجار دارای 350 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات ، لبنیا...
امامقلی سلطان . [ اِق ُ س ُ ] (اِخ ) پسر دین محمدخان ، از طرف عم خود ولی محمدخان پادشاه ازبک عهده دار حکومت سمرقند بود و در سال 1020 هَ . ق ....
امامقلی سلطان . [ اِ ق ُ س ُ ] (اِخ ) (سیاه منصور) در عهد شاه عباس اول حاکم اسفراین خراسان بوده است . (از تاریخ کرد ص 207 و تاریخ عالم آرای ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.