اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صوفی

نویسه گردانی: ṢWFY
صوفی . (ص نسبی ، اِ) پیرو طریقه ٔ تصوف . پشمینه پوش . یک تن از صوفیه :
دل از عیب صافی و صوفی به نام
به درویشی اندر شده شادکام .

فردوسی .


مرد صوفی تصلفی نبود
خود تصوف تکلفی نبود.

سنائی .


واینک پی موافقت صف صوفیان
صوف سپید بر تن مشرق دریده اند.

خاقانی .


دیر یابد صوفی آز از روزگار
زین سبب صوفی بود بسیارخوار.

مولوی .


بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی .

سعدی .


مطربان گوئی در آوازند و صوفی در سماع
شاهدان در حالت و شوریدگان در های و هوی .

؟


رجوع به صوفیه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
انجمن تئوسوفی، سازمانی است که جهت پیشبرد بنیان‌های معنوی و تحقیق در زمینه حقیقت که با عنوان انجمن تئوسوفی شناخته می‌شود در ۱۸۷۵ تشکیل شد. سازمان اصلی ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.