جستجو در پارسی ویکی
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ضمیر

نویسه گردانی: ḌMYR
ضمیر. [ ض َ ] (اِخ ) تقی الدین . شاعر ایرانی . نخست شغل حلوافروشی داشت ، سپس بهندوستان رفت و توانگر گشت . این بیت او راست :
بیستون را چون در خیبر به زور تیشه کند
عشق رنگ حیدری بر بازوی فرهاد بست .

(از قاموس الاعلام ترکی ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صافی ضمیر

صافی ضمیر. [ ض َ ] (ص مرکب ) صافی طینت . بی غل و غش . بی مکر. آنکه درون وی صافی باشد. و رجوع به صاف ضمیر شود.
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ساده ضمیر

ساده ضمیر. [ دَ / دِ ض َ ] (ص مرکب ) ساده دل . (ناظم الاطباء). ساده درون . ساده طبع.
اجازه ویرایش برای همه اعضا

ضمیر شخصی

این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: راناب یانسی rânâb-yânsi (راناب از کردی rânâw: ضمیر + واژه ی اوستایی یانس: شخص + ی) ****فانکو آدینات 091...
اجازه ویرایش برای همه اعضا

ضمیر مبهم

این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: راناب گوفرا rânâb-gufrâ (راناب از کردی rânâw: ضمیر + گوفرا: مبهم از اوستایی: گوفرَ gufra) **** فانکو آد...
اجازه ویرایش برای همه اعضا

ضمیر متصل

این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: راناب آناسپین rânâb-ãnâspin (راناب از کردی rânâw: ضمیر + آناسپین از مانوی ánaspen: متصل) ****فانکو آدین...
اجازه ویرایش برای همه اعضا

ضمیر ملکی

این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: راناب داشتاری rânâb-dâŝtâri (راناب از کردی rânâw ضمیر + داشتاری از پهلوی: داشتاریه dâŝtârih: ملکی) ***ف...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تیره ضمیر

تیره ضمیر. [ رَ / رِ ض َ ] (ص مرکب ) مکدرخاطر. (ناظم الاطباء). || تیره باطن و گمراه : کیست میرالشعرا گوئی و هم گوئی من نام خود خود نهی ای ...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حرف ضمیر

حرف ضمیر. [ ح َ ف ِ ض َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمس قیس گوید: یاء و دال است که در آخر کلمه فایده ٔ ضمیر جماعت حاضران دهد، چنانکه می آیید...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روشن ضمیر

روشن ضمیر. [ رَ ش َ ض َ ] (ص مرکب ) روشندل . (آنندراج ). روشن روان . (ناظم الاطباء). آنکه دارای دل و روانی روشن است . روشن روان . روشن فکر. (یا...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روشن ضمیر

روشن ضمیر. [ رَ / رُو ش َ ض َ ] (اِخ ) از گویندگان استاد و دانشمندان زبان فارسی و تازی و هندی و از موسیقی دانان نامی در هند بود وی با چهارده ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.
 
ورود