گفتگو درباره واژه گزارش تخلف طوبة نویسه گردانی: ṬWB طوبة. [ طَ ب َ ] (معرب ، اِ) کلمه ای است ماخوذ از لغت توپو ۞ اسپانیولی که در آن زبان تنها بمعنی موش کور ۞ است اما در عربی که آن را با «ب » نوشته اند بمعنی مطلق موش است . رجوع به دزی ج 2 ص 65 شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی توبه کرده توبه کرده . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ک َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) تائب . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). بازگشته از گناه . پشیمان شده از گناه و عهدبسته ک... توبه فرما توبه فرما. [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ف َ ] (نف مرکب ) آنکه مردم را به سوی خدا و بازگشت از گناه امر کند. آنکه نهی از منکر و امر به معروف کند. آن... توبه فریب توبه فریب . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ف ِ / ف َ ] (نف مرکب ) آنکه توبه کرده را فریب دهد و او را به شکستن توبه ترغیب نماید. فریب دهنده ٔ تائب . تشو... توبه شکستن توبه شکستن . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) برگشتن به گناه و مرتکب شدن هر گناهی که سابقاً مرتکب شده بود و شکستن عهد و میثا... توبه دادن توبه دادن . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ دَ ] (مص مرکب ) امر فرمودن کسی را به بازگشتن از گناه و بتینه دادن . (ناظم الاطباء) : پارسا از لب ساغر به ... توبه کردن توبه کردن . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ک َ دَ ] (مص مرکب )پشیمان شدن و بازگشت از گناه . (ناظم الاطباء). هود. تهود. تحرج . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)... تشووا توبه انسان در معرض و مستعد گناه و معصیت است، لذا عدالت الهی ایجاب میکند که پادزهری نیز برای خنثی کردن اثرات آن انگیزه فراهم گردد. گناه باعث بیماری و نارسا... توبه ٔ نصوح توبه ٔ نصوح . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ی ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از توبه ٔ خالص است . (انجمن آرا). استوار کردن عزم است بر اینکه دیگ... توبه کار شدن توبه کار شدن . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ش ُ دَ] (مص مرکب ) نادم و پشیمان گشتن . (ناظم الاطباء). درتداول عوام ، سخت پشیمان شدن . با خود عزم جزم ک... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود