اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طوس

نویسه گردانی: ṬWS
طوس . (اِخ ) نام یکی از شاهان مصر که پس از شورش آنجا در زمان داریوش دوم بسلطنت رسیده اند. ابوریحان در آثارالباقیه (چ لیپزیک 1923 ص 91)نام ایشان را چنین نوشته است : آمرطیوس ، نافرطاس ، اوخرس ، فساموث ، موثاطوس ، ناقاطانباس ، طوس ، ناقاطانباس .این کلمه ظاهراً مصحف تاخس باشد چنانکه اسامی دیگر شاهان که تصحیف شده بترتیب چنین است : آمیرته ، نفریت ،آخریس ، فسمتیخ ، نکتانب . (ایران باستان ج 2 ص 1141).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
جامع طوس . [ م ِ ع ِ ] (اِخ ) مسجدی است در طوس . این جامع را حسن بن علی بن اسحاق ملقب به نظام الملک وزیر آلب ارسلان و ملکشاه سلجوقی بنا کر...
طوس نوذر. [ س ِن َ ذَ ] (اِخ ) رجوع به طوس (پسر نوذر) و توس شود.
اپی نی طوس . [ اِ ] (اِخ ) از مؤمنان مسیحی در رومیه که پولس حواری او را زنده گردانید و ویرا دوست خود خطاب میکرد. (قاموس کتاب مقدس ).
دانای طوس . [ ی ِ ](اِخ ) فردوسی طوسی . (شرفنامه ) (برهان ) : سخنگوی پیشینه دانای طوس که آراست روی سخن چون عروس .نظامی .
دانای طوس . [ ی ِ ] (اِخ )خواجه نصیرالدین طوسی . (برهان ) (لغت محلی شوشتر).
جزیره ٔ طوس . [ ج َ رَ ی ِ ] (اِخ ) اندر اقیانوس مغربی و اندر شمال این جزایر برطانیه . درازاء او صد فرسنگ است . ازو یک آب بزرگ بگشاید وبر خشک ...
محمود افشارطوس (مقتول ۲ اردیبهشت ۱۳۳۲) پسر حسینخان شبل السلطنه معروف به باشی برادر مادری مهدیقلی خان مجد الدوله که در سال ۱۳۳۱ خورشیدی از طرف دکتر محم...
شناسنامه توسکا Betulaceae :تیره Betula pendula –B.verrucosa ehrh :نام لاتین Silver birch – Lady birch tree :نام انگلیسی توس - غان :نام فارسی شجره...
توس . (اِ) درختی است و در دره های فرعی رودخانه ٔ کرج است . نام این درخت دردره ٔ شهرستانک ، توس است و آن را سندر، غان ، غوش ، غوشه ، تیس و ...
توس . (اِ) سلامتی . (ناظم الاطباء). رجوع به توس کردن و توس نمودن شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.