ظأت
نویسه گردانی:
ẒAT
ظأت . [ ظَءْت ْ ] (ع مص ) خبه کردن . خفه کردن .
واژه های همانند
۳۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
صفت واژه ای عربی و ذات واژه ای اوستایی است. پس جایگزین این ترکیب، چنین است: ویژگی ذات vižegiye-zât.**** فانکو آدینات 09163657861
ذات نوط. [ ت ُ ن َ ] (اِخ ) رجوع به ذات انواط شود.
ذات وبر. [ ت ُ وَ ب َ ] (ع ص مرکب ) یقال للرجل اذا تکلم بما ینکر علیه ، جئت بها شعراء و ذات وَبر.
ذات ید. [ ت ُ ی َ ] (ع اِ مرکب ) دارائی . مال . ذات ید فلان ؛ مایملک او. قلت ذات یده ؛ تنگ دست گردید.
ذات الرئة.[ تُرْ رِ ءَ ] (اِ مرکب ) رجوع به ذات الریه شود.
ذات الخف . [ تُل ْ خ ُف ف ] (ع ص مرکب ) دارنده ٔ سپل . نرم پای . ج ، ذوات الاخفاف . یا ذوات الخف ّ. سپل داران . نرم پایان ، مانند اشتر.
ذات الریة. [ تُرْری ی َ ] (ع اِ مرکب ) درد شُش . (مهذب الاسماء). آماس شش . ۞ التهاب و آماسی در شش با درد و سرفه و تب و تنگی نفس . و صاحب ک...
ذات الشر. [ تُش ْ ش َرر ] (اِخ ) موضعی است . امروءالقیس گوید : فلم تترک بذات الشر ظبیاًو لم تترک بحبلها (؟) حمارا.(المرصع).
اسم ذات . [ اِ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اسم چون قائم بذات باشد و وجود آن وابسته به دیگری نبود آنرا اسم ذات نامند: جامه ، نامه ، مرد،...
ذات رفرف . [ ت ُ رَ رَ ] (اِخ ) وادیئی است بنی سلیم را. (معجم البلدان یاقوت ).