عامر
نویسه گردانی:
ʽAMR
عامر. [م ِ ] (اِخ ) ابن ظرب العدوانی حکیم و خطیب و از رؤسای جاهلیت بوده و او را ذوالحلم نیز میگفتند وی در میان اعراب نفوذ خاصی داشته است . (از الاعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۵۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۷ ثانیه
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن عمر. مشهور به ابن سریج . رجوع به عمر شافعی شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد. ملقب به نعیمی . رجوع به عمر خربوتی شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد بلبیسی . ملقب به سراج الدین . رجوع به عمر بلبیسی شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن هبةاﷲبن محمدبن هبةاﷲبن احمدبن یحیی بن زهیربن هارون بن موسی بن عیسی بن محمدبن ابی جراده ٔ عقیلی حلبی ح...
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن احمد ادلبی . مشهور به عنز. رجوع به عمر عنز شود.
عمر. [ ع ُ م َ ](اِخ ) ابن احمد خرمی حموی . رجوع به عمر حموی شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن احمد عینتابی . رجوع به عمر عینتابی شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن ادریس . رجوع به عمر ادریسی (ابن ادریس ...) شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن اُذَینَة. از مشایخ شیعه و ائمه ٔ روات فقه بود. (از الفهرست ابن الندیم ).
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن احمد. رجوع به عمر غزنوی (ابن اسحاق بن ...) شود.