اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عاین

نویسه گردانی: ʽAYN
عاین . [ ی ِ ] (ع ص ) رجوع به عائن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
عین السلور. [ ع َ نُس ْ س َل ْ ل َ ] (اِخ ) چشمه ای است که بحیره ٔ آن بنام یَغرا میباشد، و آن نزدیک انطاکیه واقع شده و هر دو ازآن ِ مسلمةبن ...
عین القیارة. [ ع َ نُل ْ ق َی ْ یا رَ ] (اِخ ) چشمه ای است در موصل که از آن «قار» بیرون می آید. (از معجم البلدان ). و رجوع به قَیّارة شود.
عین الکمال . [ ع َ نُل ْ ک َ ] (ع اِ مرکب ) چشم زخم ، یعنی نظری که به چیز زیبا و خوش ضرر برساند. (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (از ناظم الاطباء). ...
عین القضات .[ ع َ نُل ْ ق ُ ] (اِخ ) عبداﷲبن محمدبن علی میانجی همدانی ، مکنی به ابوالمعالی و ملقب به عین القضاة. از بزرگان مشایخ صوفیه و ا...
عین الوردة. [ ع َ نُل ْ وَ دَ ] (اِخ ) نام «رأس عین » است که شهری است مشهور در الجزیرة. (از معجم البلدان ). رجوع به رأس العین شود.
عین الهدهد. [ ع َ نُل ْ هَُ هَُ ] (ع اِ مرکب ) چشم هدهد. || اسم مغربی آذان الفار رومی است . و در افریقیه بجهت عرق النساء استعمال می نمایند. ...
عین ثرماء. [ ع َ ن ِ ث َ ] (اِخ )قریه ای است در غوطه ٔ دمشق ، و چند تن از محدثان از اهالی این قریه می باشند. رجوع به معجم البلدان شود.
عین عمارة. [ ع َ ن ِ ع ُ رَ ] (اِخ ) چشمه ای است در سودة، و گویا منسوب به عمارة از فرزندان جریر باشد. (از معجم البلدان ).
عین الاصهب . [ ع َ نُل ْ اَ هََ ] (اِخ )چشمه ای است میان بصره و بحرین . رجوع به اصهب شود.
عین الاعلی . [ ع َ نُل ْ اَ لا ] (ع اِ مرکب ) اقحوان است . (مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به اقحوان شود.
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ صفحه ۱۴ از ۱۷ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.