عث
نویسه گردانی:
ʽṮ
عث . [ ع َث ث ] (ع مص ) خوردن مته پشم را و درافتادن در آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || ستیهیدن . (منتهی الارب ). الحاح . (اقرب الموارد). || گزیدن مار کسی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || برگرداندن کلام را بر کسی یا سرزنش کردن او را. (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
پادتن ویژه پروستات (به انگلیسی: PSA)، که با عنوان گاما سمینوپروتئین یا (kallikrein-3) نیز شناخته میشود، یک گلیکوپروتئین است که در انسان توسط ژن KLK3...
متخصّصان بهداشت روانی برای بر چسب گذاری رفتارهای نا هنجار در یک نظام طبقه بندی به توافق رسیده اند. محصول این توافق تحت عنوان یک کتاب مرجع تخصصی، یعنی ...