گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عجایب نویسه گردانی: ʽJAYB عجایب . [ ع َ ی ِ ] (ع ص ، اِ) عَجائب . شگفتیها : کسی کاین پر عجایب صنع و قدرت را نمی بیندسزد گر مرد بینا جز که نابیناش نشمارد. ناصرخسرو.دیدن عجایب و شنیدن غرایب . (گلستان ).رجوع به عَجَب و عجائب شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه واژه معنی عجایب نامه عجایب المخلوقات عجایبالمخلوقات از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد برای کتاب دیگری با همین نام، عجایبالمخلوقات (زکریای قزوینی) را ببینید. عجایبالمخلوقات و غرایبالموجودات... تن عجایب تن عجایب . [ ت َ ع َ ی ِ ] (ص مرکب ) دارای شکل زیبا و شگفت . (ناظم الاطباء). عجایب نامه عجایب نامه آثار شفاهی و نوشتاری ایرانی، آکنده از خیال پردازی و خلق تصاویر غریب متعلّق به موجودات یا اشیای گوناگون است. مثل : غول چراغ جادو، قالیچه ... عجایب نسناس آدمی به این بد ذاتی نوبر است عجایب هفتگانه عجایب هفتگانه طغرل طهما... عجایب البلدان کتابی به فارسی از ابوالمؤید بلخی در سده ی چهارم. عجائب عجائب . [ ع َ ءِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عجیب . (شرح قاموس ) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به عجیب شود. و فارسیان گاه بمعنی مفرد استعمال میک... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود