عروص
نویسه گردانی:
ʽRWṢ
عروص . [ ع َ ] (ع ص ) ناقه ای که عرقش بوی خوش دارد. (منتهی الارب ). ماده شتر خوش بو، آنگاه که عرق و خوی کند. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۵۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
عروس دریایی . [ ع َ س ِ دَرْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ جانوری است سخت پوست از شاخه ٔ بندپاییان و از رده ٔ سخت پوستان و جزو راسته ٔ ده پاییا...
عروس حمام بر. [ ع َ ح َم ْ ما ب َ ] (نف مرکب ) آنکه عروس را به گرمابه برد. || (اِ مرکب ) جامه ٔ تنک و باریک و خوش رنگ و سخت کم دوام که ی...
کنایه از دنیا
(می گویند: به دنیا دل نبند که عروس هزار داماد است ...
به دیگران وفا نکرد به تو هم نمی کند!)
اروس خواجه میش . [ ] (اِخ ) یکی از امراء که با فوجی از لشکریان که از میرزا سنجر گریخته بود بموکب سلطان حسین میرزا پیوست و سلطان آن جماعت ...
عروس پشت پرده . [ع َ س ِ پ ُ ت ِ پ َ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاکنج ، که نوعی گیاه است . عروس پرده . عروس در پرده . عروسک پس پرده ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.