گفتگو درباره واژه گزارش تخلف علی نویسه گردانی: ʽLY علی . [ ع ُ ] (اِ) ممال عُلی ̍ در فارسی . رجوع به عُلی ̍ شود : جمال حسن معالی ابوالحسن طاهرکه از ثری اثر قدر اوست تا به علی .ادیب صابر. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۳ ثانیه واژه معنی علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدجعفر حسنی حسینی یزدی (علی اکبر...). رجوع به علی اکبر یزدی شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد جمالی حنفی . رجوع به علی جمالی شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدجوادبن علی بن موسی الرضا علیهم السلام ، ملقّب به نقی . دهمین امام از ائمه ٔ شیعه ٔ اثناعشریه . رجوع به ابوالحسن ... علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد چتالجه وی رومی حنبلی . رجوع به علی چتالجه وی شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد حجازی قاینی . رجوع به علی حجازی شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد حداد نصری ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی حداد و طبسی (علی بن محمد...) شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد حر عاملی کرکی . رجوع به علی حر شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد حزوری آمدی شافعی . رجوع به علی آمدی شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدحسین بن زین العابدین ، مشهور به زین التمیمی کاظمی . رجوع به علی تمیمی شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدحسین بن محمدعلی بن محمدحسین بن محمدعلی حسینی مرعشی . رجوع به علی مرعشی شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۴۴ ۱۴۵ ۱۴۶ ۱۴۷ ۱۴۸ صفحه ۱۴۹ از ۵۷۹ ۱۵۰ ۱۵۱ ۱۵۲ ۱۵۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود