گفتگو درباره واژه گزارش تخلف علی نویسه گردانی: ʽLY علی . [ ع ُ ] (اِ) ممال عُلی ̍ در فارسی . رجوع به عُلی ̍ شود : جمال حسن معالی ابوالحسن طاهرکه از ثری اثر قدر اوست تا به علی .ادیب صابر. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۸ ثانیه واژه معنی علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد رازی ، ملقّب به زین الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی رازی شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد ربعی ، مشهور به لخمی و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی لخمی شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدرضابن موسی بن جعفر کاشف الغطاء نجفی . رجوع به علی کاشف الغطاء شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن محمدرضا طباطبائی . رجوع به علی طباطبائی شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدرفیع طباطبائی . رجوع به علی طباطبائی شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد رومی ، مشهور به رضائی . رجوع به علی رضائی شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد رومی حنفی ، مشهور به پاشماقچی زاده . رجوع به پاشمقچی زاده (سیدعلی افندی ...) و پاشمقجی زاده و مآخذ ذیل شود: معج... علی علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن محمد زیات . رجوع به علی زیات شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد سالم بن ولی الدین ترکمانی الاصل دمشقی المولد حنفی . رجوع به علی ترکمانی شود. علی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد سخاوی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی سخاوی (ابن محمد...) شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۴۶ ۱۴۷ ۱۴۸ ۱۴۹ ۱۵۰ صفحه ۱۵۱ از ۵۷۹ ۱۵۲ ۱۵۳ ۱۵۴ ۱۵۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود