گفتگو درباره واژه گزارش تخلف علی نویسه گردانی: ʽLY علی . [ ع ُ ] (اِ) ممال عُلی ̍ در فارسی . رجوع به عُلی ̍ شود : جمال حسن معالی ابوالحسن طاهرکه از ثری اثر قدر اوست تا به علی .ادیب صابر. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۸ ثانیه واژه معنی علی رامز علی رامز. [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم رامزبن ابراهیم حسن . وی دارای درجه ٔ دکتری در طب بود و در موسیقی و نقاشی و رسم توانایی داشت .... علی ربعی علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن احمدبن عرام بن احمد ربعی اسوانی . عالم و ادیب مصری بود و در سال 580 هَ . ق . درگذشت . و او را تألیفات ... علی ربعی علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن میمون ربعی دمشقی ، مشهور به ابن ابی زروان ، محدث وحافظ بود. در سال 362 هَ . ق . متولد شد و... علی ربعی علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن عدلان بن حمادبن علی ربعی موصلی ، ملقّب به عفیف الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی موصلی شود. علی ربعی علی ربعی . [ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن عیسی بن فرج بن صالح ربعی شیرازی الاصل بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به کمال الدین و منعوت به ا... علی ربعی علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن محمدبن صافی بن شجاع ربعی مالکی ، مکنّی به ابوالحسن . مورخ و ساکن دمشق بود و در سال 435 یا 444 هَ . ق ... علی ربعی علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن محمد ربعی ، مشهور به لخمی و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی لخمی شود. علی ربعی علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن محمودبن حسن بن نبهان یشکری ربعی . رجوع به علی یشکری شود علی ربعی علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن مقرب بن منصوربن مقرب بن حسن بن عزیزبن ضبار ربعی عیسونی احسائی ، ملقّب به جمال الدین و مکنّی به ابوع... علی حصار علی حصار. [ ع َ ی ِ ح َص ْ صا ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن ابراهیم خزرجی فاسی ، مشهور به حصار و مکنّی به ابوالحسن . وی در فاس متولد شد و در س... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۳۳ ۲۳۴ ۲۳۵ ۲۳۶ ۲۳۷ صفحه ۲۳۸ از ۵۷۸ ۲۳۹ ۲۴۰ ۲۴۱ ۲۴۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود