اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صلاح الدین سخومی . رجوع به علی سخومی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۰ ثانیه
کلاته علی عباس . [ ک َ ت ِ ع َ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهی است از دهستان عرب خانه ٔ بخش خوسف شهرستان بیرجند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
علی صریعالدلاء. [ ع َ ی ِ ص َ عُدْ دِ ] (اِخ ) ابن عبدالواحد بغدادی . مشهور به صریعالدلاء و مکنی به ابوالحسن .رجوع به صریعالدلاء و علی بن عبدا...
علی دهخوارقانی . [ ع َ ی ِ دِخا رِ ] (اِخ ) (خواجه ...) وی شاعر و از اهالی «بادام یار» از قرای دهخوارقان بود. و در سال 699 هَ . ق . در عهد غازان...
علی شاه مزینانی . [ ع َ هَِ م َ ] (اِخ ) (پهلوان ...) وی از همراهان شاه شجاع ، از امرای آل مظفر بود. وقتی پهلوان اسد خراسانی در کرمان آغاز م...
گربه ٔ مرتضی علی . [گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ م ُ ت ِ ضا ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از ابن الوقت . کسی که نان به نرخ روز خورد.
ابوالحسن علی بن یحیی بن ابی منصور المنجم، بزرگترین پسر یحیی بن ابی‌منصور و یکی از افراد مشهور خاندان بنومنجم بود. فهرست مندرجات ۱ - پیشینه ۲ - کارهای ...
اِبْن‌ِ رَشیق‌، ابوعلى‌ حسن‌ بن‌ رشیق‌ قیروانى‌ (390- ذیقعدة 456ق‌/1000-1064م‌)، شاعر، ادیب‌، ناقدِ عصر ملوک‌ِ صنهاجه‌ در مغرب‌. پدرش‌ رشیق‌، رومى‌ ال...
علی‌اصغر امیرانی (۱۲۹۴ بیجار - ۱۳۶۰ تهران) بنیان‌گذار، مدیر و نویسنده مجله خواندنیها بود که در اویل انقلاب ایران اعدام شد.[۱] امیرانی دارای لیس...
علی کوه دروغان . [ ع َ ی ِ هَِ دُ ] (اِخ ) (سپه سالار...) از سرداران سپاه سلطان محمد خوارزمشاه و مشهور به «دروغینی » یا«کوه دروغان » بوده است ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.