علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف ، مشهور به ابن بقّال و مکنّی به ابوالحسن . وی از اهالی بغداد و مدتها با مهلبی همراه بود. شاعری قوی بشمار می رفت و در علم کلام نیز دستی توانا داشت و با اینکه دارای ثروت فراوانی بود، بخل و امساک داشت . گویند مردی متکبر بود و با هیچ یک از شعرا آمدوشد نداشت و خود را برتراز همه ٔ شاعران می دانست . وفات او در عهد شرف الدولةبن عضدالدوله روی داد. یاقوت حموی بسیاری از اشعار اورا در معجم الادباء آورده است . رجوع به معجم الادباء یاقوت چ قاهره ج 15 ص 229 و چ مارگلیوث ج 5 ص 507 شود.
واژه های همانند
۵,۷۸۱ مورد، زمان جستجو: ۳.۹۷ ثانیه
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن علی موسوی . متولد در جمادی الثانیه ٔ سال 1080 هَ . ق . او راست : سفرنامه ٔ حج ، که در آن شرح حا...
علی موسوی .[ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین بن ابی الحسن موسوی عاملی جبعی بحرانی . ملقب به نورالدین . فقیه بود و در سال 1068 هَ . ق ...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن رضابن محمدبن حمزه ٔ حسینی موسوی طوسی . مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن دفترخوان . رجوع به ...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن اسماعیل بن محمدبن علی بن احمدبن هاشم بن علوی بن حسین غریفی موسوی بحرانی . فقیه و اص...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن نصربن هارون بن ابی القاسم حسینی یا موسوی تبریزی . ملقب به معین الدین یا صفی الدین و متخلص به قاسم ...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن هاشم بن علی رضوی موسوی بغدادی نجفی . رجوع به علی رضوی .
علی مشغری . [ ع َ ی ِ م َ غ َ ] (اِخ ) ابن احمد سماقه ٔ عاملی مشغری . رجوع به علی سماقة شود.
علی مشهدی . [ ع َ ی ِ م َ هََ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن ابراهیم حسینی مشهدی احسائی . ملقب به جمال الدین . رجوع به علی احسایی شود.
علی مشهدی . [ ع َ ی ِ م َ هََ ] (اِخ ) ابن احمد عادلی عاملی مشهدی غروی . رجوع به علی عادلی شود.
علی مطیری . [ ع َ ی ِ م ُ طَ ] (اِخ ) ابن ظاهر مطیری اسدی حلی . رجوع به علی حلی شود.