گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عم نویسه گردانی: ʽM عم . [ ع َم م ] (ع مص ) ۞ فراگرفتن و شامل شدن : عم القوم بالعطیة؛ بخشش و عطیه ٔ او همه ٔ آن قوم را فراگرفت و شامل شد. (ازاقرب الموارد) (از المنجد). و رجوع به عُموم شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه واژه معنی ام شریک ام شریک . [ اُم ْ م ِ ش َ ] (اِخ ) دختر خالدبن حبیس بن لوذان خزرجی . از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 247 شود. ام شریک ام شریک . [ اُم ْ م ِ ش َ ] (اِخ ) دوسیة. از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 247 شود. ام شریک ام شریک . [ اُم ْ م ِ ش َ ] (اِخ ) قرشی عامری . از بنی عامر. از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 248 شود. ام شغوة ام شغوة. [ اُم ْ م ِ ش َ وَ] (ع اِ مرکب ) عقاب . (از المرصع). در اقرب الموارد شَغواء بمعنی عقاب آمده است . و رجوع به شغواء شود. ام شملة ام شملة. [ اُم ْ م ِ ش َ ل َ ] (ع اِ مرکب ) دنیا. (از لسان العرب ) (المرصع) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || آفتاب . (از لسان العرب ) (از المرص... ام شنبل ام شنبل . [ اُم ْ م ِ شَم ْ ب َ ] (ع اِ مرکب ) قبله . (از المرصع). ام شهاب ام شهاب . [ اُم ْ م ِ ش ِ ] (اِخ ) غنویة. از زنان صحابی است . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 249 شود. ام شیبة ام شیبة. [ اُم ْ م ِ ش َ ب َ ] (اِخ ) ازدی . از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 250 شود. ام صابر ام صابر. [ اُم ْ م ِ ب ِ ] (اِخ ) دختر نعیم بن مسعود اشجعی از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 251 شود. ام صادر ام صادر. [ اُم ْ م ِ دِ ] (اِخ ) کنیه ٔ سجاح زن مسیلمه ٔ کذاب است . (از المرصع). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۴ ۲۵ ۲۶ ۲۷ ۲۸ صفحه ۲۹ از ۷۴ ۳۰ ۳۱ ۳۲ ۳۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود