گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عم نویسه گردانی: ʽM عم . [ ع َم م ] (ع مص ) ۞ فراگرفتن و شامل شدن : عم القوم بالعطیة؛ بخشش و عطیه ٔ او همه ٔ آن قوم را فراگرفت و شامل شد. (ازاقرب الموارد) (از المنجد). و رجوع به عُموم شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۹ ثانیه واژه معنی ام سلمة ام سلمة. [ اُم ْ م ِ س َ ل َ م َ ] (اِخ ) کنیه ٔ یکی از دختران هریک از امام حسین و امام سجاد و امام باقر و امام کاظم بوده است . رجوع به ریح... ام سلمة ام سلمة. [ اُم ْ م ِ س َ ل َ م َ ] (اِخ ) هند مکناة به ام سلمه . دختر ابی امیه حذیفةبن مغیرةبن عبداﷲبن عمروبن مخزوم قرشی مخزومی ام المؤمنین ... ام سلمة ام سلمة. [ اُم ْ م ِ س َ ل َم َ ] (اِخ ) یکی از دختران علی بن ابوطالب (ع ) بود. ام سلمة ام سلمة. [ اُم ْ م ِ س َ ل َ م َ ] (اِخ ) کنیه ٔ چند تن از زنان صحابی بوده است . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 242 شود. ام سلمی ام سلمی . [ اُم ْ م ِ س َ ما ] (اِخ ) از کنیه های زنان است . ام سلیط ام سلیط. [ اُم ْ م ِ س َ ] (اِخ ) از زنان معاصر پیغمبر اسلام بوده است . رجوع به امتاع الاسماع ج 1 شود. ام سلیم ام سلیم . [ اُم ْ م ِ س ُ ل َ ] (اِخ ) سهله یا رمیله مکنی به ام سلیم . دختر ملحان بن خالد انصاری مادر انس بن مالک از صحابیات و زنی دینداربود... ام سلیم ام سلیم . [ اُم ْ م ِ س َ ] (اِخ ) کنیه ٔ چند تن از زنان صحابی بوده است . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 242 شود. ام زینب ام زینب .[ اُم ْ م ِ زَ ن َ ] (اِخ ) نام چند تن از زنان صحابی بود. رجوع به الاصابة فی تمییزالصحابة ج 8 ص 236 شود. ام سارة ام سارة. [ اُم ْ م ِ رَ ] (اِخ ) از زنان صحابی بود. رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 236 شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۳۱ صفحه ۳۲ از ۷۴ ۳۳ ۳۴ ۳۵ ۳۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود