گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عم نویسه گردانی: ʽM عم . [ ع َم م ] (ع مص ) ۞ فراگرفتن و شامل شدن : عم القوم بالعطیة؛ بخشش و عطیه ٔ او همه ٔ آن قوم را فراگرفت و شامل شد. (ازاقرب الموارد) (از المنجد). و رجوع به عُموم شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه واژه معنی ام المسلمین ام المسلمین . [ اُم ْ مُل ْ م ُ ل ِ ] (ع اِ مرکب ) هریک از زنان پیغمبر اسلام را گویند. (از ناظم الاطباء). و رجوع به ام المؤمنین شود. ام الاَّثام ام الاَّثام . [ اُم ْمُل ْ ] (ع اِ مرکب ) باده . شراب . می . (از المرصع). ابن ام عبد ابن ام عبد. [ اِ ن ُ اُم ْ م ِ ع َ ] (اِخ ) کنیت دیگر ابن مسعود صحابی . ام البلابیل ام البلابیل . [ اُم ْ مُل ْ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع در 30 هزارگزی شمال خاوری اهواز و 10 هزارگزی خا... ام الجریدیه ام الجریدیه . [ اُم ْ مُل ْ ج َ دی ْ ی َ / ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رویس بخش مرکزی شهرستان خرمشهر،واقع در 2 هزارگزی جنوب خاوری خرمشهر ... ام السریجینه ام السریجینه . [ اُم ْ مُس ْ س َ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع در 48 هزارگزی شمال خاوری اهواز و 4 ه... ام المؤمنین ام المؤمنین . [ اُم ْ مُل ْ م ُ م ِ ] (ع اِ مرکب ) لقب هریک از زنان رسول اکرم است و آن مأخوذ از قول خداوند است که فرماید: النبی اولی با... خان ام حکیم خان ام حکیم .[ ن ُ اُم ْ م ِ ح َ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک الکسوة ازاعمال حوران قریب دمشق . این ناحیه منسوب به ام حکیم دختر ابی جهل بن هشا... صحراء ام سلمة صحراء ام سلمة. [ ص َ ءُ اُم ْ م ِ س َ ل َ م َ ] (اِخ ) موضعی است در کوفه منسوب به ام سلمة دختر یعقوب بن سلمةبن عبداﷲبن ولیدبن مغیرة مخزومی ز... قطیعه ٔام جعفر قطیعه ٔام جعفر. [ ق َ ع َ ی ِ اُم ْ م ِ ج َ ف َ ] (اِخ ) او زبیده دختر جعفربن منصور و مادرمحمد امین است . محله ای در بغداد نزدیک باب التبین به و... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۶۵ ۶۶ ۶۷ ۶۸ ۶۹ ۷۰ ۷۱ صفحه ۷۲ از ۷۴ ۷۳ ۷۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود