اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عمام

نویسه گردانی: ʽMAM
عمام . [ ع ِ ] (ع اِ) ج ِ عِمامة. رجوع به عمامة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
عمعم . [ ع ُ ع ُ ] (اِ صوت ) صوتی از خر، جز صوت عرعر و عان عان . (یادداشت مرحوم دهخدا) : چو به عانعان رسی فرومانی ای مَه عانعان ِ خر، نه عمعم...
درب امام . [ دَ اِ ] (اِخ ) بقعه ٔ زیبائی است در شهر اصفهان که برمدفن امامزاده ابراهیم و امامزاده زین العابدین ساخته شده است و ساختمان آن...
پنج امام . [ پ َ اِ ] (اِخ ) نام زیارتگاهی در استراباد که به امام زاده ٔ پنج تن نیز معروف است . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 29 و 55...
پیش امام . [ اِ ] (اِ مرکب ) پیش نماز. (آنندراج ).
هفت امام . [ هََ اِ ] (اِخ ) امام ابوحنیفه ، امام شافعی ، امام مالک ، امام احمدبن حنبل ، امام ابویوسف ، امام محمد، امام زفر. (غیاث ). || نیز...
امام هشتم شیعیان ابوالحسن علی بن موسی الرض ، ملقب به «رضا» امام هشتم شیعیان دوازده امامی که وی را با عنوان امام رضا یاد می‌کنند. پدر او ابوالحسن موسی ...
امام چای . [ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ملایعقوب بخش مرکزی شهرستان سراب . واقع در 22 هزارگزی جنوب خاوری سراب و 2/5 هزارگزی راه شوسه ٔ ...
امام داد. [ اِ ] (اِخ ) ده کوچکی است ازبخش میان کنگی شهرستان زابل ، واقع در 14 هزارگزی شمال باختری ده دوست محمد نزدیک مرز افغانستان . دارا...
امام خوان . [ اِ خوا / خا ] (نف مرکب ) کسی که در تعزیه و شبیه خوانی نقش امام را ایفا میکند.
امام جمعه . [ اِ ج ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان درگز، واقع در 6 هزارگزی جنوب باختر درگز و 5 هزارگزی باختر شوسه ٔ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۹ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.