اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عمر

نویسه گردانی: ʽMR
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن علاء. وی از موالی و عامل مهدی عباسی بر طبرستان بود. او را از فرماندهان بزرگ و شخصی سخی و دوراندیش دانسته اند و گویند که وی ابتدا در ری به قصابی اشتغال داشت ، سپس با جمعی به جنگ ستباد (ستفاذ) که در ایام منصور خلیفه ٔ عباسی در طبرستان خروج کرده بود، رفت و از خود فداکاریهای بسیار نشان داد و این امر باعث تقرب وی به دستگاه خلافت گشت . و سرانجام در حدود سال 165 هَ .ق . در زمان خلافت المهدی عباسی در طبرستان کشته شد. (از الاعلام زرکلی از سمط اللاَّلی ص 551 و فتوح البلدان ص 346).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۳۰ مورد، زمان جستجو: ۱.۹۴ ثانیه
عمر حنفی . [ ع ُ م َ رِ ح َ ن َ ] (اِخ ) ابن احمدبن هبةاﷲ. رجوع به ابن العدیم و عمر (ابن احمدبن هبةاﷲ...) شود.
عمر حمصی . [ ع ُ م َ رِ ح ِ ] (اِخ ) رجوع به ابوحفص (عمر...) شود.
عمر حموی . [ ع ُ م َ رِ ح َ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن علی . رجوع به عمر هلالی شود.
عمر حموی . [ ع ُ م َ رِ ح َ م َ ] (اِخ ) ابن احمد حزمی حموی . وی وقت شناس بود و او را ارجوزه ای است به نام الیواقیت فی علم المواقیت که در ...
عمر حموی . [ع ُ م َ رِ ح َ م َ ] (اِخ ) ابن علی . رجوع به ابن فارض (ابوحفص و ابوالقاسم ...) و عمر (ابن فارض ...) شود.
عمر حفصی . [ ع ُ م َ رِ ح َ ] (اِخ ) ابن ابی بکربن یحیی . رجوع به ابوحفص (عمربن ابی بکر) و عمر (ابن ابی بکربن یحیی بن ...) شود.
عمر حفصی . [ ع ُ م َ رِ ح َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن عبدالواحد حفصی هنتاتی ، مکنی به ابوحفص و ملقب به مستنصر ثانی . پنجمین تن از سلاطین حفصی د...
عمر حفصی . [ ع ُ م َ رِ ح َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن محمد هنتاتی ، مکنی به ابوحفص . جد ملوک حفصی در تونس . اصل او از هنتاته است که از بزرگترین ...
عمر حلبی . [ع ُ م َ رِ ح َ ل َ ] (اِخ ) رجوع به ابن الندیم (ابوحفص کمال الدین ...) و عمر (ابن احمدبن هبةاﷲبن ...) شود.
عمر حلبی . [ ع ُ م َ رِ ح َ ل َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم . رجوع به عمر عجمی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.