عمیر
نویسه گردانی:
ʽMYR
عمیر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن حباب بن جعده ٔ سلمی . رئیس قیسیان در عراق ، از قهرمانان زیرک بشمار می رفت . وی از همراهان ابراهیم بن اشتر، در جنگ با عبیداﷲبن زیاد در «خازر» بوده است .سپس به قرقیسیا آمد و بر عمیدالملک بن مروان شورش کرد و بر نصیبین دست یافت . آنگاه قبیله ٔ قیس همگی وی را به ریاست پذیرفتند. بین او و یمانیه و بنی کلب و تغلب جنگهایی رخ داد که از آنجمله است : جنگ ماکسین ، ثرثار اول ، ثرثار ثانی ، فدین ، سکیر، معارک ، شرعبیة و بلیخ . وی در تمام این جنگها قهرمان اول بشمار می رفت وسرانجام بسال 70 هَ .ق . در جنگ حشاک به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی از تاریخ ابن اثیر، حوادث سال 70).
واژه های همانند
۱۳۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۷ ثانیه
کاتب بن امیر. [ ت ِ ب ِ ن ِ اَ ] (اِخ ) امیرکاتب بن امیر عمربن امیر غازی قوام الدین ابوحنیفةالاتقانی . وی در بغداد و دمشق درس گفت و سپس به ...
سید میر محمد امیر عالم خان (۱۹۴۴ - ۱۸۸۰)، آخرین امیر بخارا پیش از چیرگی کامل حکومت اتحاد جماهیر شوروی بر منطقه ماوراءالنهر بود. با وجودی که از سال ۱۸۷...
خَلَف بن اَحمَد (خلف بن ابو جعفر بن لیث) ملقب به امیر خلف بانو، آخرین امیر صفاری بود که از حدود سال ۳۵۲ تا ۳۹۳ قمری[۱] که غزنویان بر آنها چیره گشتند ب...
اَمیرُ الْمُسْلِمین، عنوان فرمانروایان سلسلة مرابطون در شمال افریقا و اندلس. دربارة زمان و چگونگى برگزیده شدن این عنوان از سوی آنان اختل...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
امیر آب حیوان . [ اَ رِ ب ِ ح َ / ح ِ ] (اِخ ) خواجه خضر علیه السلام . (آنندراج ) (مؤید الفضلاء) : ضمیر من امیر آب حیوان زبان من شبان واد ایمن...
امیر آخرالزمان . [ اَ رِ خ ِ رُزْ زَ ] (اِخ ) کنایه از حضرت قائم است . (از انجمن آرا).
امیر مازندرانی . [ اَ رِ زَ دَ ] (اِخ ) شیخ العجم . شاعر عارف و دارای دوبیتیهایی بزبان طبری است . از اشعار او در ریاض العارفین آمده است . (از ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
امیرعبّاس هویدا (۲۸ بهمن ۱۲۹۷ – ۱۸ فروردین ۱۳۵۸[۱]) سیاستمدار ایرانی بود. او در زمان پادشاهی محمدرضا پهلوی به مدت ۱۲ سال و شش ماه نخستوزیر ایران بود ...