گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عنان نویسه گردانی: ʽNAN عنان . [ ع ِ ] (اِخ ) ۞ موضعی است . (منتهی الارب ). وادیی است در دیاربنی عامر که قسمت بالای آن متعلق به بنی جعدة و قسمت پایین آن متعلق به بنی قشیر است . (از معجم البلدان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۸۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی انان انان . [ اُ ] (ع ص ) ۞ مرد بسیار ناله کننده . (ناظم الاطباء). بسیار ناله کننده . (آنندراج ). کثیرالانین . (از اقرب الموارد). || (اِ) ناله . (نا... انان انان . [اَن ْ نا ] (ع ص ) مرد بسیار ناله کننده . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). کثیرالانین . (از اقرب الموارد). بسیار نالنده . بسیارنال . بیش نالنده .... کیو انان کیو اِنان (انگلیسی: QAnon (/kjuːəˈnɒn/)؛ تئوری توطئه راست افراطی که مدعی است توطئهای پنهان از سوی آنچه ادعا میشود «دولت پنهان در ایالات متحدهٔ آم... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۹ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود