عنفص
نویسه گردانی:
ʽNFṢ
عنفص . [ ع َ ف َ ] (ع ص ) زن پلیدزبان کم حیا. || زن لاغربدن بسیارحرکت . || زن پلید تباه کار. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || زن کوتاه قد فریبنده ٔ خوش آینده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زن کوتاه قدفریبنده ٔ بشگفت آورنده . (ناظم الاطباء). زن کوتاه قد بخود بالیده و خود را پسندیده . (از اقرب الموارد). || بدخلق درشت خوی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). بدخلق . (از اقرب الموارد). || (اِ) بچه روباه ماده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ماده ٔ بچه روباه . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
عنفس . [ ع ِ ف ِ ] (ع ص )ناکس کوتاه بالا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شخص لئیم و پست و کوتاه قد. (از اقرب الموارد).
انفس . [ اَ ف َ ] (ع ن تف ) گرانمایه تر: انفس المال ؛ گرانمایه ترین مالها. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نفیس تر. (مهذب الاسماء): فانفس الد...
انفس . [ اَ ف ُ ] (ع اِ) ج ِ نَفْس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (دهار). ج ِ نفس که به معنی روح و ذات است و عالم انفسی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
سیر در آفاق و انفس، یعنی تفکر در لطایف وجود آدمی و مشاهدة دقایق هستی، مطلبی است که به صورتهای مختلف در نوشتههای دانشمندان اسلامی مطرح شده است.
الف ...