عوام
نویسه گردانی:
ʽWʼM
عوام . [ ع َوْ وا ] (اِخ ) ابن شوذب شیبانی . نام وی عبد عمرو، و از بنی حارث بن همام بوده است . او از شاعران دوره ٔ جاهلی و از سواران بشمار می رفت و در جنگ «غبیطالمروت » که در حدود بیست سال پیش از ظهور اسلام به وقوع پیوست در قید حیات بود. (از الاعلام زرکلی از المرزبانی ص 300 و التاج ج 5 ص 190).
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۵ ثانیه
عوام فریبی . [ ع َ ف ِ / ف َ ] (حامص مرکب ) عمل عوام فریب . (فرهنگ فارسی معین ). فریفتن عوام . گول زدن عوام . رجوع به عوام فریب شود.
اوام . [ اَ ] (اِ) ابام . قرض و وام . (از برهان ) (انجمن آرا) (از آنندراج ) : پس خواجه ابوطاهر را بسبب صوفیان اوامی افتاد.(اسرارالتوحید).وگر ا...
اوام . [ اُ ] (ع اِ) تشنگی یا گرمی آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تشنگی .(مهذب الاسماء). || دود. (از منتهی الارب ) (ناظم الا...
آوام . (اِ) وام . || فام . رنگ . لون .