عی
نویسه گردانی:
ʽY
عی . [ ع َی ی ] (ع ص ) درمانده در کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). شخصی که درکار خود مانده باشد یا به مراد خود راه نیافته و محکم کردن آن نتوانسته باشد. (از اقرب الموارد). عَیّان . عَیایاء. عَیی ّ. رجوع به عیان و عیایاء و عیی شود. ج ، أعیاء (اقرب الموارد) (منتهی الارب )، اعییاء. (منتهی الارب ). || درمانده در سخن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). کسی که سخن بر او تنگ آمده باشد. (از اقرب الموارد). عَیی ّ. رجوع به عیی شود. ج ، أعیاء، و اعییاء. (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۲۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۱ ثانیه
گنجه ای . [ گ َ ج َ /ج ِ ] (ص نسبی ) منسوب به گنجه . رجوع به گنجوی شود.
اوگه ای. ا. و ص. تاتنی، فرزند اندر. غریبه، بیگانه. گویا در گویش مردم برگ جهان، برگجون، بلگجون با نام کهن پلنگان، از توابع لواسان کوچک چنین است.
این واژه عربی ـ فارسی است و پارسی آن واژه ی پهلوی آوامیک می باشد
ای رقیب Hey Guard / Ey Reqîb که اکنون آنرا «ای دشمن» ترجمه میکنند، سرود رسمی حکومت اقلیم کردستان عراق است.
این سرود توسط شاعر کرد یونس رئوف دلدار...
نوعی ابر پشته پشته که به آن کومولوس نیز میگویند.
ای بابا. {اِ}. شبه جمله ای بیانگر تعجب، ناراحتی، افسوس، گله گزاری ملایم، اِستِنکار، مخالفت و اعتراض و رد و انکار خفیف. معادل tush در انگلیسی.
قهوه واژه ای عربی است که پسوند پارسی ای به آن افزوده شده است. همتای پارسی: کَدرو kadru (سنسکریت).**** فانکو آدینات 09163657861
آی اس آی. موسسه اطلاع رسانی علمی ( Institute for Scientific Information ) بانک اطلاعاتISI مرکزی برای فهرست نمودن و پوشش دادن جامع مهمترین مجلات علمی ...