غریب
نویسه گردانی:
ḠRYB
غریب . [ غ َ ] (اِخ ) امین افندی . وی صاحب جریده ٔ «الحارس » بیروتی است و او راست : 1- اخبار و افکار، و آن مجموعه ٔ ادبی و تاریخی است که در روزنامه ٔ خود آن را منتشر کرده و در مطبعه ٔ جدعون بیروت به سال 1912م . به چاپ رسانیده است . 2- اسماء البنات ، درباره ٔ معانی نامهای دختران و رابطه ٔ تاریخی آنها و مشهورترین زنانی که بدین نامها نامیده شده اند، و این کتاب شامل بحثی در فلسفه ٔ اسماء مخصوصاً نامهای فرنگی و قدیمی است . چاپ بیروت به سال 1911م . 3- اشواک ورد، شامل ملاحظات ادبی و فکاهی در زمینه ٔ اخلاق و عادات است . جزء دوم در مطبعه ٔ جدعون بیروت به سالهای 1912 و 1913م . و جزء سوم در مطبعه ٔ الاقبال بیروت به سال 1914 به چاپ رسیده است . 4- فی زوایا القصور، شامل اخبار و نوادر شگفت آورپادشاهان این عصر. این کتاب در بیروت به سال 1913م .به چاپ رسیده است . (از معجم المطبوعات ج 2 ص 1408).
واژه های همانند
۹۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
شاه غریب . [ غ َ ] (اِخ ) شاه غریب میرزا. از نبیرگان سلطان حسین میرزا بایقرا و شاعر بود. رجوع به غریب (شاه ... میرزا) شود.
غریب آباد. [ غ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کتول بخش علی آباد شهرستان گرگان که در 24هزارگزی جنوب باختری علی آباد واقع است . کوهستانی و سرد...
غریب آباد. [ غ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان لادیز بخش میرجاوه ٔ شهرستان زاهدان ، که در 24هزارگزی جنوب باختری میرجاوه و 6هزارگزی باختر...
غریب آشنا. [ غ َ ] (ص مرکب ) آنکه با غریب آشنا باشد. غریب نواز. غریب پرور. غریب دوست : غریب آشنا باش و سیاح دوست که سیاح جلاب نام نکوست .سعدی...
غریب آمدن . [ غ َ م َ دَ ] (مص مرکب )شگفت آمدن . عجیب به نظر آمدن . شگفت جلوه گر شدن . غریب نمودن . استغراب . (تاج المصادر بیهقی ) : غریب نآی...
غریب اشمار. [ غ َ اِ ] (ن مف مرکب ) در عداد غربا. در شمار غریبان : این غریب اشمار را نبود وفا. مولوی .رجوع به غریب شمار شود.|| غرشمال . قرشمال .
غریب الحال . [غ َ بُل ْ ] (اِخ ) یکی از سران لشکر ابوالحسن علی بن عیسی . در تجارب الامم (ج 2 ص 90) آمده است : به سال 301 هَ . ق . ابوالحسن ع...
چشمه غریب . [ چ َ م َ غ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند، واقع در 34 هزارگزی جنوب که دامنه و معتدل است و 5تن ...
حدیث غریب . [ ح َ ث ِ غ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از سیزده قسم حدیث های صحیح و حسن . (کشاف اصطلاحات الفنون از خلاصة الخلاصة). رجوع به...
غریب پروری . [ غ َ پ َرْ وَ ] (حامص مرکب ) ملاطفت و مهربانی درباره ٔ مردمان درویش و غریب و بینوا. (ناظم الاطباء). غریب نوازی . غریب دوستی .