گفتگو درباره واژه گزارش تخلف قرشی نویسه گردانی: QRŠY قرشی . [ ق ُ رَ شی ی ] (ص نسبی ) منسوب به قبیله ٔ قریش : تا اصل مردم علوی باشد از علی تا تخم احمد قرشی باشد از قصی .منوچهری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی غرشی غرشی . [ غ َ ] (اِ) قهر و غضب . (آنندراج ). غَرش . غُرِّش . غَرس . غَرَس . غِرس . (برهان قاطع و حواشی آن چ معین ). غرشا. (فرهنگ شعوری ) : به زیر... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود