اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قطب الدین

نویسه گردانی: QṬB ʼLDYN
قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) (سلطان ) در زمان منکوقاآن میزیست و به فرمان وی به حکومت کرمان برگزیده شد. رجوع به قتلغ ترکان و رجوع به تاریخ گزیده ج 1 چ لندن ص 529 و 530 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
قطب الدین تونی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ تو ] (اِخ ) حیدر موسوی . از سادات جلیل القدر و عارفان معروف بوده و با چندین واسطه نسبش به عبداﷲبن موسی ب...
قطب الدین رازی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن ابی جعفر، مکنی به قطب الدین و قطب المحققین . از اکابر علمای نامی اسلامی است ، و در...
قطب الدین نسفی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ ن َ س َ ] (اِخ ) طبیب . وی مهارتی بیش از طبیبان عصر خویش داشت ، و از اطرافیان خاص سلطان سعید بود. پس از ...
قاضی قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) موصلی . رجوع به قاضی موصلی قطب الدین شود.
قطب الدین عتیقی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ ع َ ] (اِخ ) تبریزی . پدر جلال الدین عتیقی است . اشعاری دارد، او راست :من از این بار که رخ سوی سفر می آر...
قطب الدین قیماز. [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) امیرالامرای المستضی ٔباﷲ بیست ویکمین خلیفه ٔ عباسی بود. مدت درازی امارت داشت . مردی دیندار و دوستدار ...
قطب الدین کیدری . [ ق ُ بُدْ دی ک َ دَ ] (اِخ ) محمدبن حسین بن حسن بیهقی نیشابوری . از دانشمندان قرن ششم هجری است که در اکثر علوم متداول ...
قطب الدین لاهیجی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) محمدبن علی بن عبدالوهاب شریف دیلمی اشکوری . از علمای امامیه ٔقرن یازدهم هجری و از شاگردان می...
قطب الدین راوندی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ وَ ] (اِخ ) سعیدبن هبةاﷲبن حسن ، مکنی به ابومحسن یا ابوالحسین . از علماء و محدثان و مفسران بزرگ شیعه ا...
قطب الدین سنغمان . [ ق ُ بُدْ دی ؟ ] (اِخ ) وی به سال 581 هَ . ق . پس از مرگ پدرش نورالدین محمد، پادشاه حصن کیفا شد. رجوع به تاریخ گزیده ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۵ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.