قلعة
نویسه گردانی:
QLʽ
قلعة. [ ق َ ل َ ع َ ] (ع اِ) سنگ بزرگ از کوه برکنده بیرون جسته دشوارگذار صعب المرام ، یا سنگ سطبر ضَخم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ، قِلاع ، قَلَع. (اقرب الموارد). || پاره ٔ بزرگ از ابر، یا کوهی است ، یا ابرپاره ٔ سطبر که کرانه ٔ آسمان را فراگیرد. ج ، قَلَع. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || حصار استوار در کوه . (اقرب الموارد). حصار و پناه جای بر کوه . (منتهی الارب ). || (ص ) ناقه ٔ بزرگ اندام . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۸۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
قلعه وینزر وینزر، برکشایر در بریتانیا نمایی از Long Walk Windsor Castle در بارکشر واقع شدهWindsor CastleWindsor Castle موقعیت در داخل بارکشر مختصات ۵۱...
شهری در ولایت سرپل افغانستان
گرماب قلعه . [ گ َ ق َ ع َ ] (اِخ ) در شمال خط سرحدی ایران و ترکستان و در دره ٔرودی که اراضی ماوراء بحر خزر را مشروب میکند واقع است و دولت ا...
یاستی قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از بخش ماه نشان شهرستان زنجان . 371 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
نارین قلعه . [ ق َ ع َ / ع ِ ] (اِ مرکب ) در قلعه ها که چندتوست قلعه ٔ درونی که از همه خردتر است . (یادداشت مؤلف ) : و توپچیان به دستور توپهای...
نارین قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) نام قلعه ای به غربی بغداد. (ناظم الاطباء).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
قلعه ٔ خیبر. [ ق َ ع َ ی ِ خ َ / خ ِ ب َ ] (اِخ ) نام قلعه ٔ معروفی است در خیبرکه به دست امیرالمؤمنین علی گشوده شد : زورآزمای قلعه ٔ خیبر ک...
قلعه ٔ دزآب . [ ق َ ع َ ی ِ دِ ] (اِخ ) این قلعه در جنوب شمس الدین عرب در بالای کوه درباوی کهکیلویه میباشد. (جغرافیایی غرب ایران ص 128).
قلعه ٔ سفید. [ ق َ ع َ ی ِ س َ / س ِ ] (اِخ ) این قلعه در ممسنی و در شرق فهلیان واقع است و آن را دزسپیدنیز گویند. کوهی است منفرد و هیچ کوهی ...