قیاس
نویسه گردانی:
QYAS
قیاس . [ ق َی ْ یا ] (ع ص ) اسب تازنده . (منتهی الارب ). الذی یرسل الخیل . (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن ارتنا. دومین از حکمرانان بنی ارتنا در سیواس . وی به سال 753 هَ . ق . حکومت یافت . (از معجم الانساب زا...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) محمدبن امیر جلال الدین عبدالوهاب بن امیر غیاث الدین بن امیر کمال الدین بن امیر سیدقوام الدین . یکی از...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) محمدبن امیر جلال یوسف . رجوع به غیاث الدین محمدبن یوسف شود.
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) محمدبن امیر میران از امرا و بزرگان دولت شاهی (قرن دهم هجری ). وی پسر ارشد امیر میران بود. در اوایل...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن جلال الدین بن شرف الدین رامپوری . از دانشمندان وشاعران مشهور هندوستان در قرن 13 هجری بود. در قصبه ٔ مص...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن حمیدالدین . رجوع به خواندمیر و ریحانة الادب ج 3 ص 166 شود.
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) محمدبن رشیدالدین فضل اﷲ. معروف به صاحب سعید ۞ . وی از آغاز جوانی به کسب فضایل نفسانی و تحصیل ک...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن سام . رجوع به غیاث الدین غوری شود.
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن (خواجه ) قطب الدین سلیمانشاه . رجوع به غیاث الدین محمود و تاریخ گزیده چ لندن ص 620 شود.
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن محمودبن ملکشاه بن الب ارسلان . از سلجوقیان عراق . وی درمحرم سال 548 هَ . ق . به دعوت امرا به همدان ...