اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاشانی

نویسه گردانی: KAŠANY
کاشانی . (اِخ ) ملافتح اﷲبن شکراﷲ عالمی است جلیل و فقیه و محقق و متکلم و مدقق و مفسر و متبحر از اکابر علمای اواخر قرن دهم هجرت از تلامذه ٔ علی بن حسن زواری سابق الذکر و بواسطه ٔ او از محقق کرکی روایت میکند و در تمامی علوم دینیه ٔ متداوله متبحر بود خصوصاً در تفسیر که بحری بوده بی پایان و تألیفات طریفه ٔ او بهترین معرف تبحر وی میباشد:
1- ترجمه ٔ احتجاج طبرسی که ذیلاً بنام کشف الاحتجاج مذکور است . 2- ترجمه ٔ قرآن به فارسی و آن غیر از سه فقره تفسیر قرآن مذکور در ذیل است . 3- تنبیه الغافلین و تذکرة العارفین که شرح فارسی نهج البلاغه است و در ایران چاپ شده . 4- خلاصةالنهج که ملخص تفسیر منهج الصادقین مذکور در ذیل است و درایران چاپ شده . 5- زبدة التفاسیر که تفسیر قرآن مجید است به عربی که بعد از تفسیر فارسی منهج و خلاصة المنهج تألیف کرد و اخبار اهل بیت عصمت را حاوی است واغلب از کشاف و تفسیر بیضاوی و مجمعالبیان و جوامع طبری نقل میکند. 6- کشف الاحتجاج که ترجمه ٔ فارسی احتجاج طبرسی است و برای شاه طهماسب صفوی تألیف شده و یک نسخه ٔ خطی از آن در خزانه ٔ شیخ صفی از شهر اردبیل آذربایجان بنظر میرزا عبداﷲ افندی صاحب ریاض العلماء رسیده است . 7- منهج الصادقین فی الزام المخالفین که تفسیر بزرگی است به فارسی و در تبریز و تهران چاپ شده است . در سال 988 هَ . ق . وفات یافته و در ماده تاریخ او گفته اند:
مفتی دین متین کاشف قرآن مبین
واقف سر قدر عالم اسرار قضا.
قدوه ٔ اهل فقاهت که بمصباح دروس
همه را بود بارشاد بحق راهنما
فقها را چوملاذی بجز آن قدوه نبود
بهر تاریخ نوشتند «ملاذالفقهاء - 988».
و قضیه ٔ زنده شدن ملافتح اﷲ در قبر که مؤلف روضات الجنات بنقل از ریاض العلماء آورده نیز معروف است و البته این قضیه را بفضل بن حسن بن فضل طبرسی نیز نسبت داده اند. (از ریحانة الادب ج 3 ص 339).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
غیاث کاشانی . [ ث ِ ] (اِخ ) رجوع به غیاث نجومی شود.
فاضل کاشانی . [ ض ِ ل ِ ] (اِخ ) گویند بیش از یکصدهزار بیت شعر گفته . (از الذریعه ج 9 ص 801).
فروغ کاشانی . [ ف ُ غ ِ ] (اِخ ) ابوالقاسم خان فرزند ملک الشعرا فتحعلی خان و برادر ملک الشعرای ثانی محمدحسین خان عندلیب است . قسمتی از عمر خود...
صبای کاشانی . [ ص َ ی ِ ] (اِخ ) رجوع به صبا شود.
علوی کاشانی . [ ع َ ل َ ی ِ ] (اِخ ) میر محمدطاهر. از شعرای ایران در عهد شاه سلیمان صفوی است . وی ابتدا در اصفهان میزیست و سپس به کشمیر رفت...
شریف کاشانی . [ ش َ ف ِ ] (اِخ ) شاعر. از قریه ٔ بادقان کاشان و شاگرد محتشم کاشانی شاعر معروف قرن 10 و 11 و تا سال 1024 هَ . ق . زنده بود. رج...
شریف کاشانی . [ ش َ ف ِ] (اِخ ) از گویندگان قرن دهم هجری قمری بود و مدتی در سیستان و هرات زندگی کرد و هنگامی که عبداﷲخان اوزبک هرات را ...
ذوقی کاشانی . [ ذَ ی ِ ] (اِخ ) امیر محمد امین . وی مبادی علوم در کاشان فرا گرفت و در حکمت از شاگردان ملا میرزاجان شیروانی معاصر شاه طهماسب...
افضل کاشانی . [ اَ ض َ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به باباافضل در همین لغت نامه شود.
الفت کاشانی . [ اُ ف َ ت ِ ] (اِخ ) میرزا محمدقلی از ایل افشار، و در خدمت نواب شجاع السلطنه حسنعلی میرزا مستوفی و نامه نگار بود، چندی در فارس...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۷ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.