گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کاشی نویسه گردانی: KAŠY کاشی . (اِخ ) (حیاتی ...) صادقی کتابدار نویسد:حقیر وی را ندیده ام ولی این بیتش خیلی مشهور است :کوی یاراست از اینجا بتکبر مگذرسر بنه سجده گه گبر و مسلمان اینجاست .(ترجمه ٔ تذکره ٔ مجمع الخواص ص 240). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه واژه معنی قاضی اسد کاشی قاضی اسد کاشی . [ اَ س َ دِ ] (اِخ ) گویند مولدش در قریه ٔ دیدر قهستان ساوه است ، و چون در کاشان سالها میبوده مشهور به کاشی است . غرض در لباس... کاشی غازمغازی کاشی غازمغازی . [ م َ ](اِ مرکب ) کاشی که در مقابل آفتاب هفت رنگ در آن مشاهده می شود. رجوع به معرق و کاشی کاری شود. نوعی از صنایع که در... علاءالدین کاشی علاءالدین کاشی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) علی بن مراد. رجوع به علی ... شود. جمال الدین کاشی جمال الدین کاشی . [ ج َ لُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) از اکابر شعرای زمان اباقاخان است . ترجیع لطیفی در جواب سعدی شیرازی دارد که مطلع آن اینست :من م... کاشی دوران قاجار روزنامه اعتماد آرشیو چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱، شماره ۵۳۶۴ هنر و ادبیات ۹ گفت و گو گفت و گو با کیانوش معتقدی، مولف کتاب «کاشی و کاشی کاران طهران در عصر قاج... چینی و کاشی ازنیک تاریخ چینی کاری در ایزنیک را می توان از آثار چینی کاری که تاریخ آنها مشخص است را بوضوح دریافت . قدیمی ترین چینی های عثمانی که مناره مسجد یشیل (سبز) را... قاضی سلام اﷲ کاشی قاضی سلام اﷲ کاشی . [ س َ مُل ْ لا هَِ ] (اِخ ) قاضی سلامت رواست و در فضل مقدم و پیشرو. این شعر او راست :کشته گشتن پیش تیغ چون تو دلداری خو... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود