اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کجا

نویسه گردانی: KJA
کجا. [ ک ُ ] (اِخ ) نام شهری بوده است از ولایات چین . (آنندراج ) :
به مرز کجا نزد یک روزه راه
رسیدند یک جای هر دو سپاه .

(گرشاسب نامه ).


چو شاه کجا آگهی یافت راست
فرستاد کس وز نریمان بخواست .

(گرشاسب نامه ).


نریمان چو پرداخت زان بزمگاه
بگرد کجا خیمه زد با سپاه .

اسدی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
کجا. [ ک ُ ] ۞ (ق ) (از ک ُ (استفهام ) + جا) از ادات پرسش است و در مقام سؤال از مکان بکار برند.کدام جا. (برهان ) (آنندراج ). کدام جای . کدا...
آن کجا. [ ک ُ ] (ضمیر + حرف ربط) آنچه : بنزد سیاوش خرامید زودبر او برشمرد آن کجا رفته بود. فردوسی .و رجوع به کجا شود. || آن کس که :آن کجا تیز...
بی در کجا. مکان نا آشنا، غربت.* * بنقل از لغتنامۀ هخدا (رجوع شود به «غربت»): "غربت. || (اِ) جای دور از خانمان. آنجا که وطن مردنباشد. مقابل وطن. ...
از آن کجا. [ اَ ک ُ ] (حرف ربط مرکب ) از آنکه . بعلت آنکه . بجهت آنکه . از برای آنکه : تنم خمیده چو ذالست از آن کجا زلفت بدال ماند و خالت ...
قوچا، کجا. (انگلیسی: Gaochang‎) کشور/مملکت قره‌خواجه (پادشاهی قوچو) یک پادشاهی تخاری-اویغوری بود که در سال ۸۴۳ توسط پناهندگان اویغور که از ویرانی خاقا...
کاسه کجا برم . [ س َ / س ِ ک ُ ب َ رَ ] (جمله ٔ فعلیه ٔ سوءالی ، اِ مرکب ) کنایه از مهمان طفیلی است یعنی شخصی که هر روز بوسیله ٔ شخص دیگر به ...
کاسه کجا نهم .[ س َ / س ِ ک ُ ن ِ / ن َ هََ ] (جمله ٔ فعلیه ٔ سوءالی ، اِ مرکب ) بوالفضولانه با نادانی تملق را در کاری دخالت کردن . (امثال و حک...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.