کریم
نویسه گردانی:
KRYM
کریم . [ ک َ ] (اِخ ) کریم شیره ای . نائب نقاره خانه و از دلقکهای زمان ناصرالدین شاه بود و رجال از ترس زبان او مبلغی به عنوان نعل بهای خرش به وی می دادند. رجوع به تاریخ رجال ایران مهدی بامداد ج 1 صص 396-397 شود.
واژه های همانند
۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
کریم ستای . [ ک َ س ِ] (نف مرکب ) ستاینده ٔ کریم . مداح کریم : منم کریم ستای و تویی حکیم نواززهی سخا و سخن بر من و تو سهل و سلیم .سوزنی .
کریم سقز. [ ک َ س َق ْ ق ِ ](اِ مرکب ) قسمی گیاه است خودرو و در سواحل شبه جزیره ٔ کریمه که از آن کائوچو گیرند. (یادداشت مؤلف ).
کریم طبعی . [ ک َ طَ ] (حامص مرکب ) کریم نهادی . (فرهنگ فارسی معین ) : درخواستی تو شعرم این آمدت ز رادی اینت کریم طبعی اینت بزرگواری . منوچهر...
کریم آباد. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نازلو از بخش حومه ٔ شهرستان ارومیّه . جلگه ای و معتدل است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیا...
کریم آباد. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کله بوزبخش مرکزی شهرستان میانه . کوهستانی و معتدل است و 170 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ...
کریم آباد. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان . دشت و سردسیر است و 320 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیا...
کریم آباد. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کل تپه ٔ فیض اﷲبیگی بخش مرکزی شهرستان سقز. کوهستانی و سردسیر است و 250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ ...
کریم آباد. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج . جلگه ای و سردسیر است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ...
کریم آباد. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرزانرود شهرستان تویسرکان . جلگه ای و سردسیر است و 237 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ...
کریم آباد. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ترک شهرستان ملایر. جلگه ای و معتدل است و 250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).