کریم
نویسه گردانی:
KRYM
کریم . [ ک َ ] (اِخ ) کریم شیره ای . نائب نقاره خانه و از دلقکهای زمان ناصرالدین شاه بود و رجال از ترس زبان او مبلغی به عنوان نعل بهای خرش به وی می دادند. رجوع به تاریخ رجال ایران مهدی بامداد ج 1 صص 396-397 شود.
واژه های همانند
۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
خر کریم نعل کردن . [ خ َ رِ ک َ ن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) زبان کسی را با رشوت بند آوردن . رشوة دادن . جلوگیری از امر و نهی کسی با پولی یا هدیه...
تازه آباد کریم آباد. [ زَ دِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ییلاق بخش قروه ٔ شهرستان سنندج است که در 24هزارگزی باخترقروه بین سرآب قحط و تازه آب...
کریم آباد سهم الدوله . [ ک َ دِ س َ مُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهنام عرب شهرستان ورامین . جلگه و معتدل است و 170 تن سکنه دارد. ...
اسلامیه و کریم آباد. [ اِ می ی َ وَ ک َ] (اِخ ) دهی از دهستان پایین ولایت بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه ، 8000 گزی خاور نیشابور، سر راه شوسه...
کریم آباد قوام الدوله . [ ک َ دِ ق َ مُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان غار شهرستان ری . جلگه و معتدل است و 215 تن سکنه دارد. (از فرهنگ ...