اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کش

نویسه گردانی:
کش . [ ک ِ ] (موصول + ضمیر) (مرکب از: که + ش = اش ) مرکب از کاف خطاب و شین ضمیر به معنی که او را چنانکه گویند کش گفت ، یعنی که او را گفت و او را که گفت . (برهان ). مرکب از که (موصول ) به اضافه ٔ ش (ضمیر) به معنی که او را. (از فرهنگ فارسی معین ). مخفف که اش . (آنندراج ) :
آن گلی کش ساق از مینای سبز
بر سرش بر سیم و زر آمیخته .

طاهربن فضل .


بسته عدو را دست پس چون ملحدملعون خس
کش کرد مهدی در قفس و آویختش درمهدیه .

منوچهری .


چنین بود پدری کش چنین بود فرزند
چنین بود عرضی کش چنان بود جوهر.

عنصری .


میر همه دلبران کشمیر تویی
خرم دل آن سپاه کش میر تویی .

(؟ از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
جزوه کش . [ ج ُزْ وَ / وِ ک َ / ک ِ ](نف مرکب ) کشنده ٔ جزوه . آنکه جزوه را بیرون آورد.
چشمه کش . [ چ َ م َ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرم بخش ترک شهرستان میانه که در 15 هزارگزی خاور بخش و 22 هزارگزی شوسه ٔ خلخال به میا...
حجله کش . [ ح َ / ح ِ ل َ / ل ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) حجله ساز. (ناظم الاطباء).
حسرت کش . [ ح َ رَ ک َ ] (نف مرکب ) آرزومند. خواهنده : کینه میورزند با حسرت کشان دوره گردبخشد انصافی خدا پهلونشینان ترا. میرزا سلیمان حسابی ا...
خیره کش . [ رَ / رِ ک ُ ] (نف مرکب ) بی باک . ظالم . آنکه بدون جهة و سبب و تقریب و بابیرحمی مردم کشد. ضعیف کش . بی نواکش . آزارکننده ٔ مردم . ...
انده کش . [ اَ دُه ْ ک َ / ک ِ] (نف مرکب ) غمخوار. تحمل کننده ٔ اندوه : خاقانیا سگ جان شدی کانده کش جانان شدی در عشق سر دیوان شدی نامت بدی...
دیوه کش .[ وَ ک ُ ] (اِخ ) دیوکش . نام خاندانی از علماء بمرو.سبب تسمیه آنان به دیوه کش آن است که آنان شغل ابریشم می ورزیدند و کرمهای اب...
سپاه کش . [ س ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) پادشاهی یا امیری که سپاه برد بجنگی . || یکی از امراء شاهی که کارش کشیدن سپاه باشد.
قلعه کش . [ ق َ ع َ ک َ ] (اِخ ) (مردمان کلا) از دههای بارفروش است . رجوع به ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 158 شود.
قلعه کش . [ ق َ ع َ ک َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان آمل است . این دهستان در شمال دهستان دشت سر واقع و از 5 آبادی تشکی...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۳۳ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.