اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کلا

نویسه گردانی: KLA
کلأ. [ ک َ ل َءْ ] (ع مص ) بسیار گیاه گردیدن زمین . || چریدن ماده شتر گیاه را: کلئت الناقه کلأ بالفتح ؛ چرید ناقه گیاه را. || (ع اِ) گیاه خواه تر باشد یا خشک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).عشب . و در مثل است : «من مشی علی الکلأ قذفناه فی الماء»؛ ای من وقف التهمة لمناه . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
گمیش کلا. [ گ ُ ک ُ ] (اِخ ) دهی است از دهات بارفروش مازندران . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 160).
گرمی کلا. [ گ َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بارفروش . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 157).
گرجی کلا. [ گ ُ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اسپیور و شوراب بخش مرکزی شهرستان ساری که در 5هزارگزی جنوب باختری ساری و پانصدگزی جنوب را...
کوشی کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کیاکلا که در بخش مرکزی شهرستان شاهی واقع است و 210 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
گالش کلا. [ ل ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از لفوز بخش مرکزی شهرستان شاهی ، واقع در 15 هزارگزی جنوب باختری شیرگاه کوهستان جنگلی ، هوای آن معتدل ...
گالش کلا. [ ل ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گیلخواران بخش مرکزی شهرستان شاهی ، واقع در 11 هزارگزی شمال باختری جویبار. دشت معتدل مرطوب ...
گالش کلا. [ ل ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشت سر بخش مرکزی شهرستان آمل ، واقع در 4 هزاروپانصدگزی خاور آمل . دشت معتدل مرطوب مالاریائی ،...
گالش کلا. [ ل ِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان رودپی بخش مرکزی شهرستان ساری ، واقع در 16 هزارگزی شمال ساری و 4 هزارگزی باختر شوسه ٔ ساری به فر...
گالش کلا. [ ل ِ ک َ ] (اِخ ) نام یکی از قرای هفتگانه ٔ رکن کلا از دهستان تالارپی بخش مرکزی شهرستان شاهی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ...
میان کلا. [ ک ُ ] (اِخ ) نام محلی کنار جاده ٔ تهران و شاهی میان چابکسر و خواهرخان در 281900 گزی تهران . (یادداشت مؤلف ).
« قبلی ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ صفحه ۱۲ از ۲۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.