کلع
نویسه گردانی:
KLʽ
کلع. [ ک َ ] (ع مص ) چرکناک گردیدن سر. (منتهی الارب ). || خشک گردیدن و برچفسیدن چرک بر کسی یا چیزی . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء): کلع الوسخ علی رأسه کلعاً؛ چرک بر سر وی خشک گردید. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
رکن کلا. [ رُ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان تالارپی بخش مرکزی شهرستان شاهی . سکنه ٔ آن 1950 تن است . آب آن از رودخانه ٔ تاخلاروچاه . محصول عمد...
زرین کلا. [ زَرْ ری ک َ ] (اِخ )دهی از دهستان کچ رستاق است که در بخش مرکزی شهرستان نوشهر و پنج هزارگزی جنوب باختری المده واقع است و 100 ت...
زرین کلا. [ زَرْ ری ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گیل خواران است که در بخش مرکزی شهرستان قائمشهر و ده هزارگزی شمال خاوری جویبار واقع است و 5...
زنگی کلا. [ زَ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دابو است که در بخش مرکزی شهرستان آمل واقع است و 475 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ...
زنگی کلا. [ زَ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان هزارپی است که در بخش مرکزی شهرستان آمل واقع است و 240 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ...
سیاه کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان علی آباد بخش مرکزی شهرستان شاهی . دارای 200 تن سکنه . آب آن از نهر شاهرود و رودخانه ٔ تالارو. محصو...
سیاه کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ناتل بخش نور شهرستان آمل . دارای 170 تن سکنه . آب آن از وازرود. محصول آنجا برنج و مختصر غلات ا...
شالی کلا. [ ک َ ] (اِخ ) نام دهی است از دیه های اطراف نور. (از سفرنامه ٔ رابینو ترجمه ٔ فارسی ص 149).
شحنه کلا. [ ش َ ن ِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گیلخواران بخش مرکزی شهرستان شاهی . دارای 80 تن سکنه ، آب آن از چاه و محصول آن برنج . پنبه ...
قورت کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان درود بخش مرکزی شهرستان ساری ،سکنه ٔ آن 160 تن . آب آن از رودخانه ٔ تجن و چشمه . محصول آن ب...