اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کلع

نویسه گردانی: KLʽ
کلع. [ ک َ ] (ع مص ) چرکناک گردیدن سر. (منتهی الارب ). || خشک گردیدن و برچفسیدن چرک بر کسی یا چیزی . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء): کلع الوسخ علی رأسه کلعاً؛ چرک بر سر وی خشک گردید. (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
طوله کلا. [ ل َ ک َ ] (اِخ ) نام دیهی از توابع آمل مازندران . (مازندران و استراباد تألیف رابینو ص 114). دهی است از دهستان دشت سر بخش مرکزی ...
قرآن کلا. [ ق ُرْ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بابل کنار بخش مرکزی شهرستان شاهی . واقع در 25500گزی جنوب باختری شاهی و 11000گزی باختر شیرگ...
قصاب کلا. [ ق َص ْ صا ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشهدگنج افروز بخش مرکزی شهرستان بابل در 90000 گزی جنوب بابل . موقع جغرافیایی آن دشت و ...
قصاب کلا. [ ق َص ْ صا ک َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان لاله آباد بخش مرکزی شهرستان بابل در 22000 گزی جنوب باختری بابل و 2000 گزی شمال شوسه ...
جلیل کلا. [ ج َ ک َ ] (اِخ ) از دیه های نوراست . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 149).
خاص کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالاخیابان بخش مرکزی شهرستان آمل واقع در 12 هزارگزی چنوب آمل و یک هزارگزی باختر شوسه آمل به ...
خاصه کلا. [ ص َ / ص ِ ک َ ] (اِخ ) موضعی است در لیتکوه آمل . (سفرنامه ٔ انگلیسی مازندران و استرآباد رابینو ص 113). رجوع به خاص کلا شود.
خرمن کلا. [ خ َ م َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دشت سر بخش مرکزی شهرستان آمل ، واقع در هزاروپانصدگزی خاور آمل و یک هزارگزی شوسه ٔ آمل به بابل...
خلیل کلا. [ خ َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جلال ازرک بخش مرکزی شهرستان بابل . دارای 185 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ کاری و چاه و مح...
خلیل کلا. [ خ َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از بخش بندپی شهرستان بابل . دارای 155 تن سکنه . آب آن از رودخانه و محصول آن برنج و شغل اهالی زراعت...
« قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۲۲ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.